2777
2789

ما یماه دیگه عروسیمونه خونشون بودم هی داییش و خانوادش اذیتم میکردن و انگار میخاسن اعصابمو خورد کنن عی از خانوادم میگفتن و تصمیمات عروسی

من گفتن بابام تالار دیده من لباس دیدم نمیشه ک تاریخو عوض کنید یبار حرف زدیم بعدش هی رو مخم میرفتن چیزای چرت میگفتن انگار عصبیم کنن

بعد شوهرم پاشد رف داخل بهم اس داد که " کم حرف بزن اینا هم کسخلت کردن توهم ک زبونتو نمیبندی"

بعد منم گفتم شما غریب گیر اوردین مگه همون حرفاتونو به بابام بزنید پاشدم اومدم

خب مگ من چی گفته بودم که شوهرم همچین گف بخدا کل دهنم خشک شده بود از عصبانیت ضربانم رفته بود بالا

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به نظرم از کوره نباید در بری با آرامش و منطقی جواب بده 

اصلا جواب رو بذار به عهده همسرت 

لازم نیست جواب هر حرفی رو بدی

نهایتش می تونی بگی ما دیگه صحبت کردیم و قضیه تموم شده 

سیاست نداری

بخدا این روزا دارم از استرس میمیرم از یطرف بابام میگ اگه عروسی نمیگیرن دیگ دختر نمیدم اینا هم ادمای بیخیالی ن ۳ ساله عقدم

از یطرف الان یک هفتس از پریودم گذشته بی نهایت حالم بده

واقعا نمیبخشمشون ک الکی اعصابمو خورد میکردن

نشستی دهن به دهنشون گذاشتی؟؟

اونم دایی شوهرت؟؟

اولین کلامی که از دهنشون در میامد میگفتی این حرفها مال بزرگترهاست من کاره ای نیستم با بابا صحبت کنید

به پشم های خود بیاموز که هر تاپیکی ارزش ریختن ندارد🙃🙃
به نظرم از کوره نباید در بری با آرامش و منطقی جواب بده اصلا جواب رو بذار به عهده همسرت لازم نیست جوا ...

شوهرم یه ماسته مااااست هیچی نمیگه کلا

بخدا این روزا دارم از استرس میمیرم از یطرف بابام میگ اگه عروسی نمیگیرن دیگ دختر نمیدم اینا هم ادمای بیخیالی ن ۳ ساله عقدم

از یطرف الان یک هفتس از پریودم گذشته بی نهایت حالم بده

واقعا نمیبخشمشون ک الکی اعصابمو خورد میکردن


نشستی دهن به دهنشون گذاشتی؟؟اونم دایی شوهرت؟؟اولین کلامی که از دهنشون در میامد میگفتی این حرفها مال ...

اخه رک داشت به خانواده من توعین میکرد من بی احترامی نکردم بهش 

بخدا این روزا دارم از استرس میمیرم از یطرف بابام میگ اگه عروسی نمیگیرن دیگ دختر نمیدم اینا هم ادمای بیخیالی ن ۳ ساله عقدم

از یطرف الان یک هفتس از پریودم گذشته بی نهایت حالم بده

واقعا نمیبخشمشون ک الکی اعصابمو خورد میکردن

اصلا قاطی این حرفها نشو بگو هر جور بزرگترها صلاح میدونن اونا میدونن چطور با هم صحبت کنن دیگه هم با هیچکدونشون وارد بحث نشو سلام چند تا جمله کوتاه خدافظ 

در دل هر سیبی دانه ها محدودند در دل هر دانه سیبها نامحدود ،روزگاریست عجیب دانه باشیم نه سیب                                           طرف عینک نمیزد که نگن عینکیه جلوی پاشو ندید و خورد زمین از فردا بهش گفتن چلاق .... واسه ی خودتون زندگی کنین 🌱🌱🌱

اقوام شوهر چیکار میکنن زیر زبون می‌کشن🤣🤣شما هم به گفته شوهر تون احتمالا کل زندگی و مسائل خصوصی که اونا نه ته پیاز بودن نه سر پیازو ریختی رو دایره براشون بجای تفرح رفتن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792