ما سال اول ازدواجمون مجبور بودیم با خانواده همسرم زنذگی کنیم ، مادر شوهر من یه خانم فوق العاده حسودی بود شاید باورتون نشه با اینکه اتاق داشت برای خودش و همسرش
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بعد من عادت به پخت کیک و شیرینی داشتم و همسرم عاشق کیک بود هر روز براش درس میکردم که از سرکار میاد بخوره بعد همسرم به مامانش میگفت خب شمام بخورین یه تیکه میخورد بعد میگفت خب مامان فردا ببر سر کار چون مادرش شاغل بود اصلا دس نمیزد بعد یه روز زن عمو همسرم یه کیک یزدی خشک بهش داده بود خخخ همونا برد سر کار اینجا من یاد گرفتم اصلا بهش نگم بیا این غذا را بخور به عبارتی اصلا تعارفش نکنمچون حالیش نیس