بسم الله...من سه ماهه عقد کردم. همسرم وقتی خواستگارم بود خیلی دوسم داشت و میگفت اگر با من ازدواج کنی اصلا نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره. قول میدم خوشبختت کنم. ولی الان همش اذیتم میکنه. کم محلی میکنه. بداخلاقی میکنه و ازم ایراد میگیره. دیشب بهم گفت اصلا ناراحت شدنت برام مهم نیست😢😢😢
یا رب تو مرا به نفس طناز مده▪︎◇▪︎. باهر چه ب جز تُست مرا ساز مده▪︎◇▪︎. من در تو گریزان شدم از فتنه ی خویش▪︎◇▪︎. من آنِ تو ام مرا ب من باز نده▪︎◇▪︎ 🤍🦋°•●•°🦋🤍 ___________________________________________________ ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریاد درد.. __________________________________________________ همواره سعی کنید تا اتفاقات منفی را به مثبت تفسیر کنید (نیمه پُر لیوان را ببینید.) __________________________________________________. نگرش مثبت باعث واکنش زنجیرهای از افکار، رویدادها و نتایج مثبت میشود. _________________________________________________ ای ک مرا خوانده ای راه نشانم بده 🌸🌈در شب ظلمانیم ماه نشانم بده..✨️🌱
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
ب قول اینستا شاید یکی دیگه از آب حموم استفاده میکنه...
{بی منت میگفت دوست دارم،بی منت برام قصه تعریف میکرد،بی منت زندگیشو ب پام گذاشت ،بی منت خودشو فدام کرد ،بی منت نخورد که من بیشتر بخورم ،بی من نپوشید ک من شیک تر باشم ،بی منت شب تا صبح بالا سرم بیدار بود که خوب شم ،بی منت گریه کرد ک من بخندم ،بی منت پیر شد ک جوانی کنم ،بی منت رنج کشید ک شاد باشم }((هم مادر بود هم پدر ،یه دختر بچه بودم ک پدرش فوت کرده مثل خیلیا میتونس بیخیال من شه بره ازدواج کنه و بهترین زندگی رو بسازه ،ولی ن موند ،موند و منو بزرگ کرد ،تا ب اینجا رسوند همیشه بهترین لباسا ،بهترین غذاها،بهترین کادوها ،هر چی خواستم به لحظه نکشیده به دستم رسوند ،)) مادر نبود ،فرشته بود💗 به دو دلیل میخام وکیل شم:1مادرم با غرور بگه دختر من وکیله🫶دخترم با افتخار بگه مامان من یه وکیله🥲
{بی منت میگفت دوست دارم،بی منت برام قصه تعریف میکرد،بی منت زندگیشو ب پام گذاشت ،بی منت خودشو فدام کرد ،بی منت نخورد که من بیشتر بخورم ،بی من نپوشید ک من شیک تر باشم ،بی منت شب تا صبح بالا سرم بیدار بود که خوب شم ،بی منت گریه کرد ک من بخندم ،بی منت پیر شد ک جوانی کنم ،بی منت رنج کشید ک شاد باشم }((هم مادر بود هم پدر ،یه دختر بچه بودم ک پدرش فوت کرده مثل خیلیا میتونس بیخیال من شه بره ازدواج کنه و بهترین زندگی رو بسازه ،ولی ن موند ،موند و منو بزرگ کرد ،تا ب اینجا رسوند همیشه بهترین لباسا ،بهترین غذاها،بهترین کادوها ،هر چی خواستم به لحظه نکشیده به دستم رسوند ،)) مادر نبود ،فرشته بود💗 به دو دلیل میخام وکیل شم:1مادرم با غرور بگه دختر من وکیله🫶دخترم با افتخار بگه مامان من یه وکیله🥲