2777
2789
عنوان

سرد شدن بعدیه مدت رابطهذ

75 بازدید | 5 پست

 نمیدونم واقعا از کجا باید  شروع کنم….ولی میخوام یه قسمتی از داستان زندگی خودمو بگم و ازتون کمک بخوام

من زمانی که ۲۲ سالم با دوس پسرم اشنا شدم.. اون موقع ها کلاا تویه دنیای دیگه سیر میکردم.. تمام خیالات و تصوراتم در مورد پسر و دوست داشتن به رمان های که خونده بودم ختم میشد.، خوشتیپ و خوشگل و پولدار  با یه اخلاق سگ.. و راستشم همین شد،، دوس پسر من از اون ادم هاس که وقتی کنارته همه میگننن وااای چه بهم میاین و چه پسر خوبیه.. ولی از درون واقعا اذیتت میکنه.. نمیدونمم شاید مشکل از من.. من دوس داره .. اینو میدونم ولی واقعا هیچوقت با حرفاش این  احساس  به من نداد.. اهل گردش نیس.. اگرم بیاد واقعا همش بی حوصلست.. ادم ولخرجی ولی جوری که خودش دوس داشته باشه خرج میکنه.. خودش همیشه تو اولویت… وقتی عصبانی میشه داد میکشه و کلا کنترل خشمش صفر… هر جا بخوابم بریم.. اگر من تیپ بزنم یه جور دعوا داریم اگر خیلی ساده برم.. اون نگاه از بالا به پایین داره که ببین من ازت چقدر سر ترم.. روزای خوب و بد کم نداشتیم.. ولی الان بعد گذشت. دو سال و خورده ای.. من واقعا سرد شدم.. اونو فهمیده

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

ولی کلا یچیزایی تو ذهن من تموم شده… دقیقا جایی که الان اون به درامد رسیده.. و تمام تارگت های مالیش زده… 

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

باید چیکار کنم؟ ادامه بدم؟؟ صبر کنم؟ ادا در بیارم

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

جدا شو



اخر و عاقبتی نداره

تنهایی؛آدم پوچ می‌گیره، آدم غنی تحویل می‌ده.آدم ضعیف می‌گیره، آدم قوی تحویل می‌ده.ذهن بسته می‌گیره، ذهن باز تحویل می‌ده.آدم سطح می‌گیره، آدم خبره تحویل می‌ده.آدم‌ گم شده می‌گیره، آدم مصمم تحویل می‌ده.تنهایی، یه نوع دستگاه اپدیته. دستگاه آدم سازیه.آدم توی تنهایی راهشو پیدا می‌کنه و ساخته می‌شه.مهم نیست چند سالته، خوبه که تنهاییتو دوست داشته باشی.و اگه از تنهایی فراری هستی یا می‌ترسی. بدون به شدت قراره آسیب ببینی.-دیاکو.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز