پدر از خانواده ای ثروتمند و زمیندار بود البته به لطف انقلاب سفید شاه بسیاری از زمین ها تقسیم شده بود. و زمین اندک باقی مانده بود. پدر از انجا که در خانواده خاص بدنیا امده بود بسیار نجیب و شریف بود. ان عزیز بر درس من حساس بود و از بین برادرها مرا دوست داشت..من سال دوم ابتدایی بود او تصادف و فوت کرد..در سال اول و دوم متاسفانه درس هام بسیار بد بود..سال دوم مردود شدم..پدر ناراحت بود..این بد بودن درس که بیشتر شامل انشا و املا می شد ادامه داشت....بناگه سال اول دبیرستان توسط معلم ها تشویق به درس شدم...درس بعد ان شیرین شد..یک ریز درس خواندم حتی در دکترا نیز دو ترم معدلم بیست بود...چیزی که ادمی را بالا می برد و ارتقا می دهد تشویق است...تشویق باعث رشد کودک می شود..هر کودکی استعدادی دارد گاه استعداد او در ورزش است گاه در درس گاه در مهارتی دیگر ...خداوند به هر کس توانایی داده است..باید شناسایی و تشویق شود در این صورت رشد می کند..یکی از حسرت هام این است پدر ناراحت بود از اینکه درس م بد بود..به هر حال اگر بچه ای درسش بد است حساس نشوید ..همیشه چنان نخواهد بود...سعی کنید یاد و خاطره خوب از شما در ذهن داشته باشد