حدود ده سال میشه باخانواده شوهرم قهرم حالا عمه شوهرم حالش بد شوهرم میگه میای یا نه
خودشم اصلا رفت و آمد نداشته میگم الان بریم میگن گذاشتن تو ناراحتی اومدن
با عمه شوهرت هم قطع ارتباط بودین؟ بهتره که برین
نرو بنظر من
بری یعنی اینکه دلت میخواد آشتی کنی و تو پیشقدم شدی
بنظرم برو ،نری بدمیشه حتی تو سختی وناراحتی هم حاضر نشی بری اوج سنگ دلی تو نشون دادی اتفاقا تو ناراحتی بری تاثیرش بیشتره بهونه ای پیداشده واسه آشتی من کاری بادلیلش ندارم ولی دنیا ارزششو نداره ده سال با خونوادا پدر شوهرت قهر باشی
آرامشتو‌بهم نزن
من باشم میرم عزیزم، هر چقدر هم که سخت باشه میرم در حد 10 دقیقه، خدایی نکرده اتفاقی برای ایشون بیافته میخواهید برید مراسمش؟اینجوری که خیلی بدتر میشه
من میرم حرفی نمیزنم، معلومه که جو سنگینه، معلومه که هر دو طرف یه گاردی داره، ولی هم وجدانت راحته، هم اینکه بقیه میبینن که شما پیشقدم شدید و حرف و حدیثی باقی نمیمونه
از قدیم گفتن که بخشش از بزرگانه
کسی که ببخشه و پیشقدم بشه مطمئناً روح بزرگی داره
مامانم همیشه خوب باشین
ولی بعضی وقتا خیلی سخته
بخدا نمیذاشتن در خونه رو رو پدر و مادرم باز کنم
یه روزی می رسه که پدر شوهر و مادر شوهرت هم از دنیا می رن و اگه قطع ارتباط باشی دیگه هر موقع بخواهی برگردی نمی شه..خودت روت نمی شه...هرگز حرفم این نیست که حق با اونها بوده ها! فقط دارم از عواقب قهر می گم...
به نظر من زودتر در رفت و آمد رو باز کنید.
یکی میگه برو به این دلیل یکی میگه نرو به اون دلیل حس خودت چیه اگه با نرفتن خیلی راحت نرو منم با خواهر برادرهای نانتنیم قطع ارتباط کردم جایی که حس کنم نیازه میرم وتامام خیلی هم اعصابم راحت شده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
