2777
2789
عنوان

تا حالا شده که

74 بازدید | 14 پست

تا حالا شده که....

فکر کنید واسه ادامه دادن نیاز دارید ی نفر کنارتون باشه

واسه پیشرفت نیاز دارید همون ی نفر انگیزه بده بهتون

واسه حال خوب نیاز دارید همون ی نفر دلیلتون باشه

جون انجام دادن هیچ کاری رو بدون همون آدم نداشته باشید 

ی گوشه بشینید ب بقیه نگاه کنید با امید اینکه شاید اون آدم ی روزی بیاد و دستتونو بگیره

نمیدونم شاید حرفام مسخرست شاید بچگونه الان عجیب مثل بچه های کوچیک بهونه میگیرم 

فقط دوست داشتم درد و دل کنم همین (((((:



همیشه واسم سواله که یعنی تو دلت واسم تنگ نشد؟یعنی صبحا که پاشدی گوشیتو چک کردی منتظر تکستم نبودی؟وقتی که داشتی میرفتی بیرون منتظر مراقب خودت باش از طرف من نبودی؟شبا دلت نخواست کل روزتو برام بگی؟وقت کارای روزمرت اصلا یاد من نیوفتادی؟ تورو نمیدونم ولی من خیلی دلم واست تنگ شده.





هنوز بعد از گذشت ۱۳ سال هنوز جاتو هیچ دختری نگرفته دست هیچ دختری رو نگرفتم از این به بعد هم فکر نمیکنم اتفاق خاصی بیافته😑

مرد،اونقدر فروتن هستم که بدونم از هیچکس بالاتر نیستم اما اونقدر عاقل هستم که بدونم با بقیه فرق دارم.                             عاشق حیوانات،عاشق بازار های مالی (فارکس،بورس،ارز دیجیتال،طلای آب شده)عاشق کامپیوتر،شهریوری درونگرا،مغرور،از خود راضی، لجباز و یک دنده،کینه ای

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همیشه واسم سواله که یعنی تو دلت واسم تنگ نشد؟یعنی صبحا که پاشدی گوشیتو چک کردی منتظر تکستم نبودی؟وقت ...

فکر میکنم الان با تموم وجود درک کنم این حرفا رو ((((:

اره..

من همین الان توی همین شرایطم 

و عجیب ترین وضع زندگیم اینه که از چهار سال پیش دچار استرس شدید شدم و ترس از دست دادن عزیزام اذیتم میکنه، غروبا و شبها حتی صبحا بی حالم و همش میترسم..

اگه اون باهام حرف نزنه انگار کسی رو ندارم هیشکی به چشمم نمیاد، و اینکه گاهی اذیت میشم 

چون ارزش و احترام و دوست داشتن من با اون خیلی متفاوته، دوست داشتن اون در مقابل من یه ذره خیلی کوچیکه و خیلی ااز حسامو نمیتونه درک کنه..

اره..من همین الان توی همین شرایطم و عجیب ترین وضع زندگیم اینه که از چهار سال پیش دچار استرس شدید شدم ...

سخته میفمم چی میگی ی حس مزخرفیه آدم احساس بی ارزشی می‌کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز