بین موندن و جدایی موندم (طلاق)

سلام دوستان من14ساله ازدواج کردم دوتا پسر دارم

مردی که من باهاش ازدواج کردم فکر میکردم همونیه ک میخوام بعداز ازدواج کم کم هم خودش هم خانواده اش ذات واقعیشون رو نشون دادن 

من خودم آدم کم توقعی ام اسراف گر نیستم 

ولی همسرم دیگه ذات واقعیش رو نشون داده الان نمیدونم چکار کنم نه خودم آرامش دارم نه خانواده ام بخاطر من آرامش دارن

مشکلات ما... 

همسرم کارگره هر روزم کار میکنه من میدونم شرایط اقتصادی واسه همه سخته ولی اصلأ نمیدونم پولاشو چکار میکنه

کلی وام برداشت داداشم ضامنش شد اصلأ از من مشورت نگرفت هر کاری خودش خواست کرد الان تو قسطشو ن مونده

چندبار دست روم بلند کرده

خسیسه بهم اصلأ پول نمیده یعنی حتی یارانه ام رو هم بهم نمیده

اصلأ سال تا سال یه آرایشگاه نمیذاره برم 

2/3سالی یه بار لباس خونگی برام میگیره مانتو شلوار کفش وچادر هم 4/5سالی یکبار میخره

مریض بشم دکتر نمیبره مگر اینکه بیهوش بشم بعد از ترس داداشام ببره

اصلأ جایی نمیبرتمون همه اش تو خونه حبسیم مهمانم اصلأ خونمون نمیاد با خانواده خودشم کلأ قطع ارتباطه خیلی زیاده فعلأ این موارد رو داشته باشید.. 

خلاصه تا الان خوشی در کنارش ندیدم

دوهفته پیش گفتم پول بده برم دکتر نداد منم دیگه بعداز 14سال همه چیو به خانواده ام گفتم منو انداخت بیرون و گفت الا و بلا باید جدا شیم

بعد زنگ زده بود داداشم ک بیاین صحبت کنیم توافقی جداشیم 

خلاصه داداشامم گفتم درحدی نیستی بیایم باهات هم صحبت شیم منم رفتم شورای حل اختلاف بهم گفت برگرد خووه ات اگه اذیتت کرد یا زدتت زنگ بزن 110بیان صورت جلسه کنن 

خلاصه داماد بزرگمون اومد باهاش صحبت کنه چرا اینجوری رفتار میکنه 

خلاصه صحبت کرد وگفت ن ماباید جدا بشیم

خلاصه دامادمون گفت پس لطف کن خودت برو اقدام کن این تو اینم قانون خلاصه نمیدونم چی شد دامادمون چی بهش گفت الان من خونه امم ولی هیچ آرامشی ندارم حبسم کرده تا در حیاتم نمیتونم برم گوشیمم ازم گرفته (یه گوشی قدیمی داشتم با اون الان اومدم نی نی سایت) 

راستی داداشم بهم پول دادرفتم دکتر بعد اون پول داداشمو پس داد باز دوباره داداشم همون پولو برام زد ب کارتم😒

اینم بگم تو یه نامه هم نوشت ک دوستت ندارم والان نامه پیش خواهرمه 

منم هیچ علاقه ای بهش ندارم بخاطر کارا و رفتاراش 

حتی یه شارژ برام نمیگیره 

فقط وقتی دلش رابطه میخواد میاد طرفم این برام از هر عذابی بدتره حس میکنم بهم تجاوز میکنه 

موندم چکار کنم خیلی خسته ام 14سال تحمل کردم تغییر نکرد دیگه امیدی ب آینده باهاش ندارم

شما بگید من چکار کنم؟؟