شکی نیست که همه ما به وجود یا عدم وجود برخی ویژگی ها در گونه انسان آگاهیم . از انسان های ایزوله ( بدوی) ها گرفته تا مرفه ترین کشور های جهان که قابل قبول ترین زندگی را ساخته اند مثل سوعد. اگر تعصبات کورکوانه را کنار بگزاریم ، انسان مثل سایر موجودات برای رشد جسمی و روحی بهتر و زندگی بهتر . نیاز به برتر بودن عناصر سازنده خویش دارد . حال اگر مکانی در دنیا ، هوایی پاک ،غذایی کامل ، خاکی حاصلخیز و آب و باران فراوان ،جمعیتی کم ، داشته باشد ، محصول بهتری نخواهد داشت ! اگر رشد خوب میوه ای وابسته به عوامل آن مثل خاک و آب و بذر دارد و با فراهم شدن آن میوه ای شیرینتر و زیباتر می دهد ، چرا در مورد انسان هم این موضوع صادق نباشد ؟ کشور هایی مثل کانادا ، دارای این شرایط هستند و نمود ان را هم شاهدیم ، قاره اروپا ، مشهور به قاره سبز هست و محصولات کشاورزی فراوان و کامل دارد ، نمیتوان منکر شد که تقریبا هرچه از اختراع و ابداع هست ، محصول غربی هاست ، موسیقی آنها بسیار گسترده تر است ، بیشتر علوم نظری همچون فلسفه و پزشکی و سینما ، ریاضیات و …. همه محصول آنهاست ، و البته بدون تعصب ، قد آن ها بلند تر و چهره ای زیباتر هم دارند .و ما مردم خاور میانه ، بر خلاف آنچه میگوییم ، این برتری را می بینیم .حال این را نژادپرستی معنا نکنید اما آیا واقعا برتری آنها سیر خود را قبول دارید
بمولا من نفهمیدم 🤣😐
اونا واقعا پیشرفت کردن و شکی تو این موضوع نیست
ما چند قرن قبل اونا زندگی میکنیم
مثلا تو همین آسیا، یه خانم از کره جنوبی وقتی به ایران اومده بود و پراید رو دیده بود
میگفت منو یاد 20 سال پیش کره میندازه
از همین مصاحبه هم چندین ساله که میگذره و ما همچنان همونیم
میدونی عربستان هم روز به روز داره پیشرفت میکنه
اونم یه کشور از همین خاورمیانه اس ولی ذوق و انگیزه پیشرفت داره
باید بخوای تا به وجود بیاری
من دقت کردم،اکثر ما نمیخوایم و اصلا جزو دغدغه هامون نیست
الان همین تاپیک رو ببین
30 بازدید
2 پست
و 1 لایک که اونم منم
اینجا فقط یه نمونه کوچیک از جامعه اس
ولی هیچکس حتی حاضر نیست راجب پیشرفت یه متن آماده بخونه
یا یه نظر کوتاه تایپ کنه
حتی خیلیا بازدید هم نکردن
خودمون نمیخوایم که تغییر نمیکنیم:)
خوب مطالب شما جالب بود ، بله اینجا یک جامعه بسیار کوچکی از جامعه کلی هست ، و ایرانی ها به چیزهای ساده علاقه مند هستند ، در همین محیط کاری که من هستم و بیمارستان هست و افراد تحصیل کرده ، صحبت غالب آقایان دلار و سکه و پول و غذا و البته زن هست و صحبت غالب زنان لباس و مهمانی ! اما سوال اصلی من این نبود ، کودک در مورد اسباب بازی های خودش حرف می زنه و مرد مسن در مورد گذشته ها! حالا آیا مغز ما شبیه همان مغز کودکه ؟!
آیا این یک علت اجتماعی هست یا واقعا ما به دلایلی که گفتم ، اصلا توان اندیشه تحلیلی رو نداریم !؟! در مورد پیشرفت عربستان و کشور های عربی ، با شما کاملا هم عقیده نیستم ، اعراب فناوری رو با پول می خرند . مرفه هستند و این به برکت پول زیاد اونهاست ، اما فاقد خلاقیت هستند ، مطالعات زیادی در مورد شرق و غرب داشتم ، گویا شرقی ها فاقد قدرت تفکر تحلیلی هستند ، کارل یونگ رو اگه بشناسید هم همین رو گفته بود ، گفته بود مغز شرقی قدرت تفکر تحلیلی و نقادانه رو نداره و به همین علت خودشو در تفکراتی بسته زندانی کرده ، این ناشی از حکومت ها نیست ، چون اندیشه باز انسان شرقی رو سردرگم می کنه . آیا این نمی تونه به دلایل زیست محیطی باشه ؟ انسان در جسم چیست ؟ غذا و آب و عناصر ، حالا نمیشه گفت که مردمانی که عناصری ندارند ، آثار همان رو هم ندارند !؟
ضمنا باز هم میگم از نظر من حتی کره و ژاپن هم از این دیدگاه پیشرفته نیستند ، شاید کالاهای غربی رو بهتر از اونها بسازند و شاید اعراب زندگی مرفه تری داشته باشند و افسوس که ایرانی ها همین هم ندارند
اما و اما مطلب اصلی من اینه که اون نوع نگرش که جهان جدید رو به وجود آورده ، فلسفه های غربی همچون دکارت و فروید و مارکس و یا تجربی دانان مثل داروین یا پاستور ، در هنر گوته و شکسپیر و در فیزیک امثال تسلا و … این گونه تفکرات هیچگاه در شرق شکل نگرفته ، محصول این تفکر که به وجود آمدن دنیای جدید هست ، شاید در شرق باشه ولی عاملش که همون نوع نگرش به دنیا هست نه. آیا اگر این ارثی باشه و ناشی از عوامل زیستی ! چه حرف دیگه ای میمونه جز ازعان به برتری آنان
نکته دیگه ای که هست ، در این موارد برخی رجوع به گذشته دارند و پیشرفت غرب رو ناشی از اسلام و تمدن اسلامی می دانند ، البته این تاحدودی درسته و تا حدودی نه ، به ما گفتند در زمان جنگ های صلیبی اروپا وارد تمدن شد ، البته نمیشه انکار کرد که تمدنی شکل گرفت که تمدن اسلامی بهش می‌گیم ( حداقل اینطور گفتن) این تمدن پیشرفت خوبی داشت ، و این که میگن علم رو به غرب انتقال داد تا حدودی درسته ، اما کدام علم رو!؟!؟
در زمان تاسیس حکومت خلفای عباسی مامون عباسی ، دستوری بر نهضت علمی داد ، کتاب های بسیاری به زبان عربی ترجمه شدند ، بیشتر این کتاب ها از یونان قدیم بود یعنی متون افرادی مثل سفرای و ارسطو و افلاطون و … این علم وارد محدوده ایران شد ، از محدوده شام یا همون سوریه یا افغانستان رو در بر گرفت و تمدنی علمی که وامدار تفکر یونانی بود به وجود آمد . بعدها که تمدن یونان رو به افول گذاشت و امپراطوری رم اروپا رو در کشید ، همین علم یونانی و غربی به وسیله تمدن حالا اسلامی ، به غرب بازگردانده شد . هرچند این تمدن هم رو به افول گذاشت
عزیزم شما میخوای بگی اونا برترن؟!بله واقعا هستن
ولی نه بخاطر ژنشون
اونا ارزش پیشرفت و تلاش در مسیر درست رو میدونن
ما هم تلاش میکنیم ولی تو چه مسیری؟! آره عقبگرد کردن
ژن عامل تاثیرگذاری نیست
این باورهاشونه که باعث متمایز شدنشون شده
چرا اکثر نوابغ ایران و آسیا مهاجرت میکنن؟!
چون اینجا از پیشرفت استقبال نمیکنن
قدر علم رو نمیدونن
کل خانواده من جز همین نوابغ هستن که متاسفانه زندگیاشون اصلا باب میل جوانان باهوشی نیست که میل به علم ورزی دارن
خود من سالها زحمت کشیدنشون رو دیدم ولی میتونم ادعا کنم حقوقشون از دعانویسی که در عمرش یه کتاب نخونده هم کمتره
چرا؟! چون اینجا خرافات گرون تر از علم و دانشه
من اعراب رو مثال زدم چون جزئی از خاورمیانه ان که به تازگی باور های جدیدی نسبت به پیشرفت پیدا کردن
با پول میخرن؟! اوکی فعلا حدشون همینه ولی همینکه راهشو پیدا کنن همینکه بخوان و تلاششون رو در راستای باورشون پیش ببرن، جلو میوفتن
من خوشم میاد مردمی مثل همین آسیای شرقی که توانایی تحلیل و درک پیشرفت رو نداشتن، الان دارن روز به روز بیشتر از قبل به سمتش قدم برمیدارن رو مثال بزنم
کره جونی هنوزم عقاید کهنه زیادی داره ولی به مرور با وفق دادن خودشون با دهکده جهانی و امکاناتی که نصیبشون شده، پیشرفت میکنن
شاید نسل های بعدشون خیلی بهترم بشه، شاید همین نسل زد که همین الانم به نوعی موفق بوده باورای جدیدشو به رخ جهان بکشونه
عذر میخام ولی فکر کنم بازم نتونستم منظورم رو برسونم ، از ژن صحبت کردید ، منظور من اینه که همین توانایی اندیشیدن ، خودش ژنتیکی هست . توانایی دانستن ، خودش میتونه ژنتیکی باشه . ژن چیست ؟ توالی های کروموزومی که با واحد های آدنین ، سینوزین ، گوانین، و تیمین به صورت جفت باز در آمدند هر کدام از جفت باز ها از اتم هایی تشکین شدند که نسبت های مختلف عناصر مندلیف که البته بیشتر کربن هست رو دارند ، پس وقتی نسبت عناصر تغییر کنه ، بیان ژن هم میتونه عوض بشه . در مورد پیشرفت ، شکی نیست که بسیاری از کشور ها از نظر اقتصادی حتی از خود اروپا و امریکا هم دارن کم کم جلو می زنند ، البته این خوبه ، اما مورد بحث من نیست ، در کل همان طور که اول گفتم ، عوامل زیستی مد نظر من بود ، که آیا میتونه بر همین رفتار نهایتا اثر کنه . شاید تا حالا اسم یحودی های اشکنازی رو شنیده باشید ، گروهی از یحودیان ، با ویژگی های ژنتیکی بسیار مشابه ، اونقدر مشابه که ازدواج های اون ها شبیه ازدواج های قوم و خویشی شده و برخی انقراض در اونها بسیار شایعه ، بیشتر اندیشمندان اروپا‌از همین اسکنازی ها بودن ، برای مثال زیگموند غروید و انیشتین.
البته مبحث شما در زمینه ای هست که از زاویه دیگری به موضوع نگاه می کنید
تاحالا راجب عوامل زیستی فکر نکردم
ولی ماجرا جالب ترم میشه اگه واقعا تاثیر داشته باشه
درسته من کلا از یه زاویه دیگه به ماجرا نگاه کردم
کلا چون دوست دارم باورا رو نسبت به پیشرفت تغییر بدم و به سمتی ببرم که همه خواهانش باشن، موضوع مد نظر خودمو بیان کردم
ممنونم که کامل توضیح دادید و یه سوال جالب به ذهنم اضافه کردید
خوب یک سوال ساده ، درختی رو در خاک حاصل خیز می کاری و بهش مواد مغذی و کود می زنی ، با آب سالم آبیاری می کنی و به صورت علمی هرس می کنی و در زمان مناسب با سموم بی خطر ، سم پاشی ، از طرفی درخت در هوایی پاک و به دور از آلودگی های زیست محیطی هست ، نور آفتاب مناسب هست و بارندگی در حد مناسب و دمای هوای ناحیه همواره در رنجی مناسب . اسم این درخت مثلاً درخت سیب هست .
درختی دیگر در کنار فاضلاب می کاری نه کود میدی نه مواد مناسب ، خاک نامناسب هست و از کنارش فاضلاب بیمارستان رد میشه ، آبی که بهش میدی ، با آب های آلوده مخلوطه ، کسی هرس نمی کنه ، دمای هوا مثل این روزها به شدت گرمه ، سم پاشی صورت نمیگیره و انواع شته و انگل ها در داخل گل ها هستند ، باران نمی باره ، برگ ها و گل ها پر کرد و غباره ، خاک علاوه بر حاصلخیز نبودن به علت اینکه افرادی میان زیرش کثافت کاری می کنند ، اجابت مزاج می کنند ، آلوده هم میشه . اسم این درخت مثلاً درخت سیب هست.
چند سال بعد هر دو درخت میوه سیب بار می آورند ، هر دو سیب هستند و مزه سیب میدن ، اما آیا مواد داخل آنها کاملا یکی هست ؟
خوب بشر هم به نوعی کاشته میشه ، در این دو محیط به جای درخت سیب ، درخت انسان رشد کنه ، آیا این دو یکی هستند ؟
خودتون جواب بدهید .
پیشرفت ، امروزه به واژه ای مشخص نسبت داده میشه ، که تعریفش بر همگان روشنه . این نوع پیشرفت که شما میگید ، به عوامل تربیتی ، حکومتی ، منابع پولی و .. بستگی داره ، دقیقا همینطور که شما م،یگید ، سیاست های کشورهایی مثل ترکیه و عربستان و حاشیه خلیج فارس و آسیای شرق و ... در سطح رفاهی بالاتر رفتند و ایران ،😔 عوامل تربیتی و ارزش ها عوض شدند و یک دهکده جهانی به قول شما در حال به وجود آمده .
با این مورد تقریبا هم عقیده با شما هستم . ولی همون طور که گفتم منظور من در سطح کلان نبود ، در مورد ویژگی های مغزی ، مثلاً تفاوت مغز پرستو با کبوتر ،
در انسانها هم معتقدم ، قوه تخیل و خرد ، نهایتا نتیجه عوامل پدیداری اون هست . البته خود تربیت و محیط هم انسان رو میسازه، انسان های با خرد ، بستر پاک می سازند و افراد که در این بستر شکل می‌گیرند ، هم باز نتیجه همین بستر و افرادی هستند که حاصل اون هستند ؛ هیچ وقت زنبور عسل رو بر روی نجاست نمی بینید ، وقتی که محیط ناسازگار و کثیف هست ، افراد همون محیط هم کثیف هستند ، وقتی جنگلی باشه ، خود به خود ما موجودات متناسب با اون جنگل رو میبینیم . نه اینکه خود به خود به وجود بیان . ما در هر محیطی موجود مشابه همون رو میبینیم ،طبیعت اروپا زیباست ، افرادش هم شبیه خودش هستند . قطب شمال سردسیره ، مردم قطب شمال اندام های کوتاه دارند که به توانایی آنها در تحمل سرما کمک می کنه ، بیان ژن متناسب با محیط . به قول مولوی
چون که گل رفت و گلستان در گذشت !
نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت !!!
و خلاصه ، گلستانی در محیط ما نیست ، پس نه بلبلیست و نه پرنده ای ، عوضش کلاغ ها و کفتار ها هستند .
الان کاملا متوجه شدم منظورتون چیه
حق با شماست، طبیعت ما آلوده هستش!!!
ولی آلوده به چی؟! فاضلاب؟! نه راستش...
من فکر میکنم آلوده به خرافات و باور های غلطیه که اجازه نفس کشیدن رو به درخت ها نمیده
ما رشد نمیکنیم؛ ولی نه خاطر اینکه تو محیط زندگیمون آب و کود نیست
چون از ایده و خلاقیت حمایت نمیشه
چون باورا همسو و هم جهت با رشد درخت نیست، با تبر زدن بهشه
خداوند به کشور عزیزمون امکانات زیادی داده، این ما هستیم که با استفاده غلط ازش یا حتی استفاده نکردنش مقصریم
ما در گذشته وسیع ترین و قدرتمند ترین امپراتوری جهان رو داشتیم
بسیاری از تمدن های جهانی برگرفته از همین آب و خاکه
دانشمندانی مثل ابوریحان بیرونی، ابن سینا، خوارزمی و...همگی ریشه در این خاک داشتن
من فکر نمیکنم آب و هوای این منطقه برای رشد کافی نباشه
این ماییم که تنفس رو بر خودمون حرام کردیم و کوچک موندیم
من سن زیادی ندارم، ولی خیلی کتاب میخونم و مشتاق یادگیری هستم.
موضوعی که شما مطرح کردید برام جاب بود و حتی جواباتون جالب تر...
تا الان هر وقت با اطرافیانم صحبت کردم و یا موضوعی رو تحلیل کردم، طرز صحبت کردنم و مدل جواب دادن و تحلیل کردن موضوعات، باعث شده که مورد توجه سایرین قرار بگیرم.
ولی اعتراف میکنم در مقابل شما معلومات کمتری دارم و احتمالا از شما کوچیکترم؛
من جوانی هستم که میل به کشف کردن و پیشرفت زیادی دارم.
آرزوهام اغلب مورد تمسخر اطرافیان قرار میگیره و همیشه بهشون برچسب غیرممکن میزنن.
ولی من نمیخوام غیرممکن رو باور کنم.
بله، ضعف ها و خلا های زیادی توی زندگیم هست و پر کردنش کار سختیه.
ولی من امید دارم بتونم تک تکشون رو با تلاش و باورام و تا جایی هوش و استعدادی که خدا بهم هدیه کرده پر کنم و به نتیجه دلخواهم برسم.
شاید زندگیم شبیه همون درختی باشه که کنار فاضلاب رشد کرده و بارها مورد اصابت سیل و طوفان قرار گرفته، ولی من به عنوان یک انسان یه فرق اساسی با درخت دارم.
و اونم اینه که میتونم حرکت کنم.
من بهش باور دارم
خوب بله سن ما برزخ زندگی هست دوران جوانی رو در چشم به هم زندی گذراندیم و چیزی هم ندیدیم ، زندگی واقعا بر باد است ! ، ۱۵سال شیفت های شب و دشوار رو در بیمارستان ها گذراندم و هم دم من تنها بیماران و فوتی ها بودند ، دوران بیماری دروغین کرونایی رو مثل میدان جنگ در بیمارستان ها سپری کردم ، نه بیماری ای بود و نه ویروسی ولی آنچنان شد که حتی متخصصان باور داشتند !! غم انگیز بود که کسی فکر نکرد !!! ، اما چیز دیگری بود به نام ترس ! . و در آخر جسمی و روحی فرسوده نصیبم شد. این بحث ها ، روایتی از ذهن هست ، هرچند جالب هست و مفید ، ولی عملا افرادی دیدم که صبح و شب فلسفه خواندند و از نظر اخلاقی فرقی با حیوان ندارند !! هرچی هستیم ، اونی که ارزشه . انسانیت و درک هست ، پیروی از چیزی و شاید کسی که نمیدونم چیست ، در رفتار ، گفتار ،
کسی که کتاب زیاد میخونه ، نباید فکر کنه حتی از زباله گرد محله خودشون برتره !!! با یک سکته همه چیزایی که آدم میخونه یادش میره !! البته مطالعه خوبه ، موفق باشید
من ادعای برتری ندارم ولی برای زمانی که برای حل مسائل یا آرزوهای بزرگ قدم برمیدارم به این موضوع توجه میکنم که باید استحقاق رسیدن بهش رو داشته باشم وگرنه اونو حق خودم نمیدونم.
کتاب میخونم تا لیاقت رسیدن به خواسته هامو داشته باشم؛
براشون راه حل پیدا کنم، و از تجربیات دیگران استفاده کنم.
خودمو با کسی مقایسه نمیکنم، جز خودم که باید از دیروزم بهتر باشه.
براتون بهترینا رو آرزو میکنم؛موفق باشید
