سختی هاشو نمیدونم.
ولی کلی لذت میبری و اقدام میکنی واسه بارداری.
دوران بارداری هی خودتو لوس میکنی دلم غذا میخواد.
کلا زندگی به دو بخش تقسیم میشه .
قبل از بچه ، بعد از بچه .
و نکته اش اینه که وقتی میاد بعد از مدتی انگار همیشه بوده و اصلا تصور نبودش با اینکه خیلی سخته اماکاملا محاله .
ن گلم این برای قبل بچه دار شدنه من خودم اصلا از بچه خوشم نمیومد یعنی مسولیت پذیر نبودم حالش نداستم اعصابم میگفتم نمیکشه اما شکر خدا بعدش که امد کم کم عادت کردم به اینکه کارهاش بکنم ماههای اولش یکم سخته که اونم اگه خانواده ات نزدیک باشن یا همسرت وقتس آزادتر حله من خانواده ام تبریز من تهران بودم و همسرمم ۹ میرفت یک شب میومد
خواب ، خوراک، مسافرت ، کار ، روابطت با اطرافیان و خلاصه کنم ، همه چیزت رو تحت الشعاع قرار میده .
هر کاری کنی سختی داره اینم همینه ولی فکر کن همین الان فچقلی کله منو گرفته میزاره رو پای خودش که تکونم بده مثلا بخوابم بعد هی تند تند ماچم میکرد من مردم واسش خدااااا🥺🥺🥺❤️❤️❤️❤️
باریکلاااااااا دقییییقااااا
آدم زرنگ همیشه زرنگه
حالا شما روز ۱۶ ب بعد کاراتو کردی من از وقت حاملگی تا وقت بیمارستان رفتن تا از بیمارستان اومدنو ومهمون اومدنو همهههههه رو خودم بودم فقط میگفتم خدایا یه قدرت بده من از پا درنیام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
