سلام
(من چون مدتی که جدا شدم ذهنم خیلی بهم ریخته راهنمای خوبی در حال حاضر برای دوستم نیستم)
نظرتونو بگید لطفا میخونه
۵_۶ ماهی هست که دوستم نامزدِ با آقایی (دوستن) (ارتباطشون در کل خوب و رو به مثبت و پیشرفته، الکی و هوس بازی نیست)
هر دو توو یک شهر جدا از خونواده خونه مجردی دارن کار میکنن
(از اخلاقای بد پسره این که وقتی مدتی از هم دور میشن خیلی طول میکشه دوباره مچ بشه یجور غرور زیادی و اشتباهی داره)
۲ ماهی هست که کسب کار آقا به مشکل خورده و خیلی عصبی و بی منطق واین چیزا شده
بعد
دوستم همش بداخلاقیهاش رو تحمل کرده و سعی کرده هرکاری ازش برمیاد انحام بده که اون آروم بشه
این مدتی دوستم ۱ روز از پسره بی خبر بود هرچی زنگ میزد جواب نمیدادو تا شب که جواب داد مثل اینکه از شدت فشار اعصاب حالش بد شده بوده فقط تونسته به دوستش زنگ بزنه بردتش دکتر و چند ساعت بستری بوده(تحقیق کردیم واقعیت داشته )
بعد همون شب دختر بهش گفته بیام پیشت؟ پسر گفته نه
فردا دوباره گفته بیام پیشت باز پسر گفته نه
تا غروب پسر گفته بیا پیشم دختره هم مهمون براش اومده بوده نرفته و قرار بوده امروز بره پیشش
(انگار به آقا برخورده)
صبحم دیر بیدار شده حوالی ظهر به پسره پیام داده جواب نداده چندبار پیام داده جواب نداده
تا آخر شب زنگ زده دوستمم نگران بوده که چی شده
پسره انگار بهش برخورده بوده که دختره دیر بهش پیام داده و با هم ی بحث ریزی میکنن
حالا یهویی پدر دختره براش ماموریت پیش اومده و این مجبوره بره شهرشون پیش مامانش و داداشش
مونده که فردا بره پیش پسره؟ و بعد بره شهرشون
یا اینم دلخوری رو ادامه بده ایندفعه و نره پیشش
نظر؟
کاش کمک کنید
خواب به چشم ما نیومد
ی نفر حداقل ی جوابی بده
