2777
2789
عنوان

🥀بفرمائید روضه🥀

63 بازدید | 5 پست

حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت#  


تابید بر آب، ماهتابی

در آب، قدم زد، آفتابی


گفتند: گرفته آب در دست

راوی سخنی به جا نگفته‌ست


از ذهن بلند این علمدار

حتی نگذشت، فکر این کار


این دست در آب؟ نه! خیال است

نزدیک دهان؟ مگو، محال است


لب تشنه حسین و تر لبانش؟

حتی نگذشت از گمانش


هیهات! اگر عموی اصغر

حتی به خیال، لب کُند تر


حتی نگذشت از ضمیرش

سیراب ببیندش، امیرش


ای بی‌خبر از مرام عباس!

این ننگ کجا و نام عباس


کی بگذرد از خیال دریا

نوشیدن آب، قبل مولا؟


سقای حرم! دوباره برخیز

منگر تو به مشک پاره، برخیز


این مشک، عمود اگر گذارد

اندازه‌ی اصغر آب دارد


برخاست عمو و مشک برداشت

افسوس! که آن عمود نگذاشت


ای بارگه ادب، اباالفضل!

ای ساقی تشنه‌لب، اباالفضل!


از چهره، بکش نقاب امشب

ماهی تو، بیا بتاب امشب


بنگر قمرا ! که بی‌قراریم

داریم تو را و غم نداریم


ای کارگشای ارمنی‌ها

سوگند دعای ارمنی‌ها


حق است که دارد این همه مست

دستی که دل از حسین برده ست


زنجیر فراق، بسته ما را

بی دست، بگیر دست ما را


حیدر نسبی، علی تباری

تو وارث برق ذوالفقاری


سقا و برادر حسینی

دلداده و دلبر حسینی


احوال زمانه بس عجیب است

ای میر حرم! حرم غریب است


ماییم و غم و دعای عهدی

ای ماه عمو! بگو به مهدی:


عالم، همه بی‌قرار اویند

عمری‌ست در انتظار اویند


او که حسنی است در کرامت

تکرار حسین، در شجاعت


مانند علی‌ست، هیبت او

مثل قمر است، غیرت او


ای دست گره گشا، اباالفضل!

یا عشق! دخیل یا اباالفضل!


✍ #قاسم_صرافان






امام زمان(عجل لله فرجه):

من برای مومنی که مصیبت جدّ شهیدم را یادآور شود سپس برای تعجیل فرج و تایید من دعا نمایددعا می کنم.

?مکیال المکارم، ج2، ص 75










علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم

تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک
کیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم

تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش
حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم

خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش کرد
او که افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم

قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش
پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم

به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین
عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم

کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و
دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم

خواست تـا خیمه رساند، بغـلش کـرد، ولی
مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم

نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد
خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم

تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید
نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم

بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود
آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم

(حسن لطفی)




طفلان حرم بعد تو ماتم‌زده بودند

خواب همه را بعد تو بر هم زده بودند


با حال پریشان و دل شعله‌ور از آه

آتش به دل عالم و آدم زده بودند


در خیمه فقط حرف عمو بود و عمو بود

آه از تو فقط از تو فقط دم زده بودند


بعد از تو چه سخت است بخواهم بنویسم

بر صورت‌شان سیلی محکم زده بودند


آن روز غم‌انگیزترین روز جهان شد

آن روز ملائک همگی غم‌زده بودند


نام تو پس از نام حسین بن علی بود

بر سر در هر خیمه دو پرچم زده بودند


انگار علی بود، نه انگار تو بودی

سقای حرم میر و علمدار تو بودی


✍ #احمد_علوی



#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی‍ 




چون که باشد بر گدایان اعتنایت بیشتر


از در هر خانه‌ای باشد گدایت بیشتر




رزق هر دو عالم از شش گوشه‌ی تو می‌رسد


از کریمان جهان باشد عطایت بیشتر




انت مصباح الهدی یعنی منِ گمراه را


کرده‌ای با پرچم سرخت هدایت بیشتر




آرزوی روضه‌ی رضوان ندارد هیچ وقت


گریه کرده آنکه پای روضه‌هایت بیشتر




روز محشر زودتر زهرا به دادش می‌رسد


هر که خود را می‌کند خرج عزایت بیشتر




هر کجا نام تو آمد، گریه کردم، سوختم


سوختم از ماجرای بوریایت بیشتر




در میان گریه قلبم را به آتش می‌کشم


می‌زنم با شعله‌ی اشکم صدایت بیشتر




زندگی جاری‌ست با عشق تو در رگ‌های من


دوست دارم من تو را از بی نهایت بیشتر




می‌رسد از سینه‌اش بوی خوش سیب حرم


سینه‌ هر کس می‌زند با نوحه‌هایت بیشتر




من خودم را بین آغوش شما حس می‌کنم


در همه جای حرم، پایین پایت بیشتر


::


ارباً اربا دیدن جسم علی پیرت نمود


اینکه چیدی پیکرش را در عبایت، بیشتر




تا که افتادی زمین زینب به فریادت رسید


خواهرت بوده ولی بوده عصایت بیشتر




✍ #محمود_مربوبی



یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی‍ 


مستأصل اینجا آمدم، فکری به حالم کن

هر شب رسیدم رو زدم، فکری به حالم کن


من با امیدی سمت روضه راه می‌افتم

اینقدر رفتم آمدم، فکری به حالم کن


چیزی که از آقایی تو کم نخواهد شد

بااینکه من خیلی بدم، فکری به حالم کن


من بی دعای خیر تو بیراهه خواهم رفت

دوزخ نباشد مقصدم، فکری به حالم کن


وقتی به حق عمه‌ات زینب قسم دادم

امشب نکن دیگر ردم، فکری به حالم کن


دلتنگ بوی سیب صحن کربلا هستم

دلتنگ عطر مرقدم، فکری به حالم کن


فکری به حالم کن تو را جان علی‌اکبر

امشب حلالم کن تو را جان علی‌اکبر


✍️ #علیرضا_خاکساری





دوباره وقت ماتم شد


بیا صاحب عزای ما


کجای مجلسی آقا


بخوان روضه برای ما




فدای اشک خونینت


وَ آن قلب صبور تو


میان روضه ها داریم


دعا بهر ظهور تو




به حقّ حضرت زینب


بده اذن فرج یا رب....


🌸




بیا یابن الحسن آقا


به روضه ی علی اصغر


تو را خوانده عموجانت


با زخم مانده بر حنجر




بیا آبی رسان تا که


نبیند داغ او بابا


نبیند مادرش دیگر


سرش بر نیزه ی اعدا




به حقّ حضرت زینب


بده اذن فرج یا رب...


🌸




لالالایی، بخواب اصغر


که در خیمه نمانده آب


تلظّی و لب خشکت


نموده قلب من بی تاب




با تیر حرمله آخر


شوی سیراب بمیرم من


شود بابای تو مضطر


میان خنده ی دشمن




شود شرمنده در میدان


کند در خاک تو را پنهان




لالالایی، علی اصغر....


🌸




سرت را روبه روی من


به روی نیزه ها بستند


کنارم نیزه دار توست


چقدر این شامیان پستند




به پای نیزه ات اصغر


همین که اشک من دیدند


نشان دادند کمان خود


به من با کینه خندیدند




حواسم هست که از بالا


نیفتی زیر دست و پا




لالالایی، علی اصغر....




✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)



حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند: «وَ اکثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَج فإنَّ ذلِک فَرَجُکم؛[12] برای تعجیل در فرج من، بسیار دعا کنید، زیرا که گشایش کارهای شما در آن است.»


بسم الله الرحمن الرحیم



به نام خداوند بخشنده ی مهربان



اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا



خدایا، در این لحظه و در تمام لحظات ، سرپرست و نگاه دار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولیت حضرت حجّة بن الحسن که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد باش ، تا او را به صورتى که خوشایند اوست [ و همه از او فرمانبرى مى نمایند ] ساکن زمین گردانیده ، و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازى



 «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز