2777
2789

ما یه مهمونی بودیم که فقط صاحب خونه رو میشناختیم 

یه سری از مردا تو اشپزخونه داشتن پذیرایی میکردن پسر منم ۱۰ سالشه رفت بهشون کمک کنه چون دوست داره کمک کردن رو بعد تو اشپزخونه یه پسر با شرایطی که گفتم بهش گفته بود برو بیرون کی گفته بیای کمک

پسرم اومد بیرون اما چند دقیقه بعد یه آقایی اومد دنبالش گفت بیا کمک بهت احتیاج داریم تو پسر خیلی خوبی هستی و...

یه ساعت بعدش دیدم پسر کوچیکم اومد گفت یکی داره داداشمو اذیت میکنه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همین اول بگم جای. پسر 10ساله اون وسط نبود 

اونا همینجوری هم دست پاشون شلوغ بوده 

پسرت دوست داره کمک کنه تو خونه خودتون کمک کنه 

نه تو کار بقیه

واقعا فکر کردین ؟من انقدر حوصله دارم که طلاق بگیرم ؟؟            من واقعا حوصله ندارم  بخام این زندگی  این همسر این خانواده رو ترک کنم  که بخام  دوباره ..ازدواج کنم تشکیل خانواده بدم...دوباره  ۳سال طول بکشه  فرمان اون  زندگی  اون مرد  اون خانواده همسر رو به دست بگیرم؟؟فرهنگشون  طبقه خانوادشون بشناسم.دوباره  خاهر شوهر  مادر شوهر  بازی رو تحمل کنم؟ حوصله دارم ؟؟بخام جاری مادرشوهر خاهر شوهر بشناسم از سر زندگیم بازشون کنم؟؟ هرچند همسرم بد هم  باشه.... بخام داخل خانواده  همسر برا خودم جایگاهی  درست کنم؟؟؟اعتماد اطرافیانو  کسب کنم؟؟.من انقدر عمر میکنم ؟؟واس اینکار؟؟؟این حوصله اعصاب دارم؟؟؟پس  عمری وقتی واس این شوهر  این زندگی گذاشتم چی؟؟؟؟مگر همینجوری کشکی  هست ؟؟؟؟خیر جانم ..(دیالوگ نوید محمد زاده)من میمونم اینجا حقمو میگیرم موندم حقتونو کف دستتون بزارم😃  اینارو درست میکنم...با همین  آدم ها..همین تیکه ها پازل مو میچینم .....زندگی  بازی حکم هست وقتی برد میزنن کارت هارو  معلوم نیست  به تو چی میفته  شاید بهترین  دست...شاید بدترین دست...ولی مجبوری با همون دست بازی کنی..با همون کارتا  منتها..باید بدونی  کدوم  کی استفاده کنی که  بازی رو ببری....توی شطرنج باید بشناسی  مهره هاتو  کدومو کجا بزاری....تو کل عمر وقت نداری که  صرف شناختن  مهره  های زندگیت کنی  .....پس با همینا  بازی کن..            _زندگی  یک قماره_ من شاید قمار بلد نباشم...ولی وسط بازی هم حق جا زدن ندارم...این قانون بازی  حکم هست____کاربر ۹ساله سایتم

مهمونی که اقوام درجه یک نبودی بچه تو فرستادی تو دست پا که چی

انقدر بدم میاد


چندتا بچه تو فامیل مام هستن 

مثلا داریم پیش دستی اماده میکنیم یا میوه

میبینی سر از خود کارتن شیرینی  رو برده تاب بده

دلم میخاد خودشو مادرشو پرت بیرون کنم اه

بابا جمع کن دیگه

واقعا فکر کردین ؟من انقدر حوصله دارم که طلاق بگیرم ؟؟            من واقعا حوصله ندارم  بخام این زندگی  این همسر این خانواده رو ترک کنم  که بخام  دوباره ..ازدواج کنم تشکیل خانواده بدم...دوباره  ۳سال طول بکشه  فرمان اون  زندگی  اون مرد  اون خانواده همسر رو به دست بگیرم؟؟فرهنگشون  طبقه خانوادشون بشناسم.دوباره  خاهر شوهر  مادر شوهر  بازی رو تحمل کنم؟ حوصله دارم ؟؟بخام جاری مادرشوهر خاهر شوهر بشناسم از سر زندگیم بازشون کنم؟؟ هرچند همسرم بد هم  باشه.... بخام داخل خانواده  همسر برا خودم جایگاهی  درست کنم؟؟؟اعتماد اطرافیانو  کسب کنم؟؟.من انقدر عمر میکنم ؟؟واس اینکار؟؟؟این حوصله اعصاب دارم؟؟؟پس  عمری وقتی واس این شوهر  این زندگی گذاشتم چی؟؟؟؟مگر همینجوری کشکی  هست ؟؟؟؟خیر جانم ..(دیالوگ نوید محمد زاده)من میمونم اینجا حقمو میگیرم موندم حقتونو کف دستتون بزارم😃  اینارو درست میکنم...با همین  آدم ها..همین تیکه ها پازل مو میچینم .....زندگی  بازی حکم هست وقتی برد میزنن کارت هارو  معلوم نیست  به تو چی میفته  شاید بهترین  دست...شاید بدترین دست...ولی مجبوری با همون دست بازی کنی..با همون کارتا  منتها..باید بدونی  کدوم  کی استفاده کنی که  بازی رو ببری....توی شطرنج باید بشناسی  مهره هاتو  کدومو کجا بزاری....تو کل عمر وقت نداری که  صرف شناختن  مهره  های زندگیت کنی  .....پس با همینا  بازی کن..            _زندگی  یک قماره_ من شاید قمار بلد نباشم...ولی وسط بازی هم حق جا زدن ندارم...این قانون بازی  حکم هست____کاربر ۹ساله سایتم

بعد من رفتم دیدم یه پسره تنها تو اشپزخونه است 

وایساد به منم پرخاش کرد

من رفتم به شوهرم گفتم بدو بیا بچه نیست گفت پیدا میشه 

گفتم نه داداشش میگه یکی اذیتش کرده  

گفت برو پیداش کن بیاد پیشم ببینم چی شده 

من دیدم شوهرم انقدر ریلکسه رفتم پسرمو پیدا کردم 

دیدم نشسته یه جا داره گریه میکنه و‌ لپاش سرخه 

دوییدم سمت اشپزخونه یه چوبم از زمین برداشتم پسره رو بزنم 

یه پسر ۱۶ ساله فراریش داد منم تا میخورد پسر ۱۶ ساله رو زدم گفتم پای رفیق وایسادن کتک خوردنم داره

مگه الکیه مهمونی کسی برید که نمیشناسید؟ادم اینجا میاد شاخ درمیارهمیزدی دهنشو پاره میکردی چوب توآستین ...

نه که نشناسیم صمیمی نبودیم جمع دوستانه ای که تا الان نرفتیم خونه هم

مهمونی که اقوام درجه یک نبودی بچه تو فرستادی تو دست پا که چیانقدر بدم میادچندتا بچه تو فامیل مام هست ...

من نفرستادم خوده صاحب خونه پسرمو میشناخت گفت میشه بیای لیوان ها رو بچینی

من فقط بهش اجازه دادم بره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز