سلام
میشه لطفا گوش بدین و راهکار خوبی بدین
من زمانی که ت عقد بودم هر موقع شوهرم با مادرش تنها میشدند یا هر جایی میرفتن مادر شوهرم از دروغ یه چیزایی میگفت که رابطه بین منو شوهرم دعوا می‌گرفت نه زیاد ها ولی همون کمم دوست نداشتم
با تیکه و هزار تا کار دیگه
الان که خونه خودمم به خاطر اون زمان بد دل شدم و دوست ندارم بره پیشش و اینا الانم کم منو اذیت نمیکنه
اسمشو میزارم حسادت چون واقعا همونه
یه کار بگین تا آین حسو از خودم دور کنم
و بگین چطوری اولویت همسرم باشم
ممنونم
مادرشه
چجوری میخوای دور کنی نمیشه
اولویت هر فردی خانوادشه
مثل خودت
توقع تو بیار پایین سازگاری کن
احساسات راهنمای ما هستن گاهی حس بدت میخواد ازت محافظت کنه که نزدیکش نشی
چرا باید این سیستم حفاظتی رو از کار بندازی؟
اون از کودکی حسود بوده تو خونشه تغییر نمیکنه
تو عاقل باش فاصله رو حفظ کن
و نخواه برای اشتباهات بقیه .
احساسات و شخصیت خودتو دست کاری کنی بزور
یعنی مادرشوهرت روش نفوذ داره؟ پرش میکنه دعواتون بشه؟
اخه گفتی مادر شوهرت دروغ میکفته و دعوا بین تون مینداخته . این نشون میده نفوذ داره . اگه مشکلاتی بوده و حل شده اهمیت نده. منم اوایل خیلی مشکلات داشتم. اصلا اهمیت نمیدم. دیگه بهش فکر هم نمی کنم. سرت و با رفت و آمد با دوست و فامیل و کلاس و ... گرم کن. فکر نکنی به گذشته
