اره کلی حرف دارم ولی حرف زدنم چه تاثیری داره.یه درصدم نمیتونی فک کنی من چقد ادم قوی بودم ک تا اینجا دووم اوردم و چیا پشت سرگذاشتم ولی این افکار و حال بد از پروسه افسردگیه حاده ک ادم روش کنترلی نداره من خیلی مقاومت میکنم ولی جدیدا خیلی سخته مقاومت کردن
واقعا سلامتی با ارزش ترین ثروت انسانه منم چند ساله ام اس از نوع پیشرونده دارم . امونمو بریده . ولی کاریش نمیشه کرد . دنیا خیلی بی رحمه و اصلا حساب کتاب نمیکنه که چقدر تا حالا بدبختی کشیدی . راحتت نمیذاره پس تنها راهش اینه خودمونو بزنیم به اون راه . یعنی پرت کردن حواسمون به چیزی که در واقعیت داره اتفاق میافته
پس هنوزم آدم قوی هستی
و میتونی خودتو نجات بدی از این جایی که توش گیر افتادی
همه خاطرات بد و دردناک دارن تو زندگیشون باید سعی کنی کمتر به گذشته فکر کنی
بیشتر با خانواده و دوستات در ارتباط باش با یکی از دوستات که مورد اعتمادته درد ودل کن حالت بهتر میشه
نه یکی نمیدونم عزیزم، میگن بخواب یا قرص بخور یا آهنگ گوش کن میگم اینا همشون راه حل های موقته تنها راه خاموش کردن ذهن و فاصله انداختن بین دوتا فکره
اینطوری از جنس خدا میشیم
آدم مست میشه از شادی اشک میریزه
حتی خریدن بهترین ماشینا و خونه ها هم نمیتونن انقد آدمو خوشحال کنن
خاموش کردن ذهن= با خود واقعی و خدا یکی شدن، تبدیل شدن به شادی بی نهایت
فکر پشت فکر= تولید درد و رنج و اندوه و غم و غصه و بدبختی
امیدوارم تونسته باشم منظورمو رسونده باشم
ببین عزیزم راستشو بگم منم مرگو خیلی دوست دارم به نظرم مثل اینه که یه باری رو از رو دوشت زمین بذاری دیگه نه دردی وجود داره نه مریضی نه غم و غصه ای . ولی میدونی چرا اکثر کسایی که این کار و میکنن لحظه آخر پشیمون میشن ؟ چون یاد شیرینای زندگیون میافتن یاد لحظه های خوش و چقدر راه نرفته وجود داشته و اینا امتحانش نکردن
حرف زدنت باعث میشه سبک بشی غمتو تجربه کنی همین دردا باعث این حال الانت شدن کاملا درکت میکنم و میفهممت افسردگی یهو درمان نمیشه زمان میبره اونم افسردگی پنج ساله اولین قدمت اینه که با یه روانشناس که متاسفانه خیلی سخته پیدا کردن روانشناس خوب بشینی از گذشته هات حرف بزنی همه درداتو بگی و همون لحظه دونه دونشونو تجربه کنی و حتی گریه کنی بشدتتت سبک میشی و بعدش کم کم کوچیک کوچیک وارد جامعه شی تو خونه موندن برا آدم افسرده سم خالصه
