دختر خالم ۲۱ سالشه مشکل عصبی داره افسرده است
واحد بغلیمون میشینن..بخدا پدر این خانواده رو درآورده..روزی ۸ تا قرص میخورد تا اونجا ک میدونیم ......اون روز با خالم رفتیم بیرون بگردیم وسط مردم حمله عصبی گرفتنش جیغ میزد و خالمو میزد بین اون همه ادم همه نگاهمون میکردن
هرشب یهو همین ساعتا صدای جیغ و گریه میاد..ماهم میترسیم میریم خالم میگه هزشب یه بهانه میگیره یع شب میگه میخام دماغمو عمل کنم چربی صورتمو بردارم یه شب میگه میخوام مو رنگ کنم پیرسینگ بزنم ..یه شب میگه میخام تتو بزنم..
یعنی هر شب یه بهانه میده دست این بدبخت ها
دوماهه هست که مزیضیه بدتر هرشب زیر آرامبخشه خالم دیگه نمیزاره آرامبخش بزنه میگه برا بدنش ضرر میکنه
الانم باز صدا گریه میاد و غرغراش
خسته شدیم..دختره دیوانه
دکترا بهش نامه بستری دادن قرنطینه بشه دو هفته ولی خالم میگه جوونه نمیخام پرونده داز بشه خود دختر خالم هم نمیره
روانیمون کرد