بچم خاله هاش اصلا نمیبینن فقط فامیل خودش
از فامیل های من فقط مامان بابام سالی یه بار اگ بیان خونمون با اینکه خورد و خوراک همه چی هم میارن یه اخم و کارایی میکنه خجالت میکشن دیگ نمیان
بعضی وقتا یواشکی عکس دخترمو میفرستم میبینن خواهرام.یه بار گوشیم و چک کرد فهمید اینقدر دعوام کرد
اشتباه میکنی اینا فقط باید برن روان پزشک نه شناس!
اینجور آدما با قرصم درست نمیشن از من بشنو که با چشم خودم دیدم یه چیزیه که تهش یه مدت دوزش کم شه بازم فوران میکنه
بعد مهم تر از همه اینجور آدما اصلا قبول ندارن مشکل دارن که برن پیش روانپزشک هیچکسم نمیشه به زور برد دکتر
دلم به حال بچم خیلی میسوزه
آخه اینقدر محدودیت چه خبره مگ من میخوام چیکار کنم مگ من چی میخوام همه صبح تا شب خونه مامانشونن من تنهایی راه دور بچم و بزرگ میکنم کار های خونمم میکنم هنوز میگ تو هیچ هنری نداری چرا خیاطی بلد نیستی ک پارچه ارزون گیر بیارم خودت لباس بدوزی ک اینقدر پول به لباس ندی
بخدا چیزیم نمیخرم بیشتر مامانم میخره واسمون میفرسته یا واسه دخترم
ببینه بچم یه لباس نو تنشه شروع میکنه اینو کی خرید چرا خرید همش کهنه لباس پول میده ننت فلان
ببین عزیزم من شنیده بودم تو شامپوی طرف یکم بریزن و... که اونم چندش اوره
ولی خداییش خیلی گناه داره ادرار کسی بخوره فکر کن یکی با خود ما همچین کاری کنه
بعدم شوهر ایشون فکرش بده میشه گفت شکاک هست بنظرت با خوردن ادرار خوب میشه ؟ تنها شاید دکتر و مشاور درست بشه واگرنه هیچی همینی که هست خواهد ماند
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
