بچه هر جور تریتش کنی میره تو اجتماع از اونجا یاد میگیره .دیدم میگم
من دوتا داداش دارم یکیش معتاده مادرمو پیرکرده ازدواج کرده سه تا بچه داره همشم زنش زنگ میزنه گله میکنه یا توقهر وبدبختی هستن مادرم فقط غصه میخوره و تا الان پونزده ساله بخاطر داداشم داره از خواهرش که مادر عروسمونه حرف میشنوه ...یکی از داداشامم فقط پی دختر بازیه مجرده خونه انگارمامانم کلفتشه یه وقت شام وناهارش دیر بشه قیامت میکنه فقط ریخت و پاش یه قرون به دردنمیخوره تا حالا یه نون نگرفته بیاره خونه فقط ازبابام پول میخواد بره خوشگذرونی و دور دور با دوستاش بسیار رفیق بازه...شوهرخودمم که اعتیاد داره مادرش از دستش همیشه میناله منم که دیگه ازش خسته ام خیلی اذیتم کرده تا حالا تو دوست و اشناهام خیلی دیدم بچه های به درد نخور که فقط مایه دردسر هستن چی بگم عقلم بهم گفت اینکارو نکن چون نمیدونی دراینده چی درانتظارته ..سری که دردنمیکنه رو دستمال نمیندن خودتو بیخودی ننداز تو آتیش..
شما اشتباه دیدی عزیزمن کلی بچه اطرافیانم دیدم که وسط یه مشت آدم بی سواد و ناباب انقدر تربیت درستی دا ...
بعضیا مثله شما انگار تو جامعه زندگی نمیکنین بچه خوبم هست اما همیشه بچه ها دغدغه و مشکلات خودشونو دارن حتی اون خوباش...اینکه شما اصلا بچه بد ندیدی عجیبه چون من تو اینهمه فامیل و دوست وغریبه وآشنا بچه خوب خیلی کم دیدم
اعتقاد من اینکه اگه بچه نمیخواین پس ازدواج نکنید . هدفتون از ازدواج اینکه با یه آدم دیگه زندگی کنید و تحملش کنید. اگه اینطوریه که خوب برید سمت ازدواج سفید ، ولی اگه هدفتون از ازدواج تشکیل خانواده س حتما ازدواج کنید و بچه دار شید ، چون در غیر اینصورت شما محبور نیستین کسی دیگه رو تحمل کنید