اگر بحث دخالت باشه هر دو طرف باید مراعات کنن
اینطور وقتا غیر از بزرگترا ( پدر و مادرها) خود عروس و داماد کسی نظر نمیده
از طرفی خرید تو مراسم کاملا متقابل هست یعنی اگر شما برای عروس خرید کنید ( لباس و وسایل و طلا و حلقه و ساعت و….) اونها هم برای داماد خرید می‌کنند ( کت و شلوار و حلقه و ساعت و طلا اگر مرسوم باشه)
درست نیست که کسی از شرایط سو استفاده کنه چه خانواده داماد و چه عروس ، چون اینها میشه اسباب دلخوری و یکدفعه یکجا مثل انفجار خودش رو نشون میده و روابط رو خراب میکنه پس بهتره با نرمی و آرامش انتظارات خودتون رو بیان میکردید
حالا باور کن من شوهرم وضعش خوب بود اصلا مشکل مالی نداشت.باور کن منم یه محضر ساده رفتیم با یه آرایش ساده که اصلا اونروز انقدر گرفتار بودیم هزینش و خودم دادم.چیزی بهش نگفتم.مانتو سفیدم داشتم همونو پوشیدم با چادر فقط سر عقد بعدش بابام برو بیرون شام داد
ببین ما رسممونه خانواده عروس یه مراسم کوچیک و جمع و جور میگیره موقع عقد، عروسو میبرن ارایشگاه براش لباس میگیرن و یه شام مختصر میدن. خانواده دامادم که میخوان وارد اون مجلس بشن، باقلوا و پارچه لباس مجلسی و چادر رنگی و مشکی و لوازم ارایش و اینا تزیین میکنن میارن.
بعدش سر عروسی لباس عروس و ارایشگاه و اتلیه و کیف و کفش و لوازم ارایش دوباره و لباس خواب و اینا همه رو داماد میخره.
مشهدی هستم. رسم کل خانواده خودمون و دوستامو اینا اینجوریه و خیلیای دیگه که دیدم…
البته که در نهایت واقعا گور بابای تمام این رسم و رسوم دست و پا گیر و مزخرف!!!
معامله خونه اس که چونه بزنید
اصلا به نظرم این چک و چونه ها مقام خواستگاری رو میاره پایین
اوناهم دیگه چقدر گدا گشنه ان که یه لباسم تو خواستگاری میگن یادتون باشه شما بگیرین
به نظرم تو انتخاب دختر و خانواده اش دقت کنید داداش من همینطور کوتاه اومد الان زیر بار چشم و هم چشمی ها و اخلاق زنش له شده
ماسه تاعروس اوردیم هرسه تااینجوری بودن تجربه دارم که میگم کارخودشون رومیکنن پس خودت روبده نکن این وسط اگرم کسی بخوادصحبت کنه فقط پدرته حتی مادرتم نه پدرت صحبت کنه منطقی نه حق به جانب بعدبرادرتم خودش باعروس صحبت کنه اصلاهیچی نگوکه بده میشی
من با حرف شما موافقم......
ما کلا ساکت بودیم ولی اونا مخصوصا دامادشون خییییلی بد بود رفتارشون.....بعدم کلا مدلشون اینطوری بود که خواستشون رو بگن اگر مخالفت شد با حالت قهر حرف میزدن که ماهم اشتباهی که کردیم همش کوتاه اومدیم که مشکلی پیش نیاد.....منم همین پیراهن شلوار داماد چند بار اومدم بگم ولی چیزی نگفتم
وای دقیقا من نامزد بودم حالا خیلی وضع مالی عالی نداشت پدرم ولی اصلااااا روم نمی شد از شوهرم که وضعش عالی بود پول یا لباس یا چیزی بگیرم غرورم اجازه نمی داد.....عروس انگار هنوز به مرحله تصمیم گیری نرسیده.....همش تو ذهن خانوادش نگاه میکنه
ولی مااینجورنیستم تونامزدی بایه پارچه وانگشتروچادرنشونش میکنیم بعدبرای عقدخریدکامل برای عروس همه چی ازلباس خونه تالباس عقدولباس بیرونش لباس زیرمانتوشلوارهمه چی خرج عقدم کامل میدیم حتی میوه نامزدی روهم باشیرینی برای خونواده عروس ومهمانهابایدببریم خرج شماعقدجشنش ارایشگاه وهنه چیزرودامادمیده تازه برای عروسیم کانل بایدداماداین کارروکنه البته من خودم خیلی ازاین کاراروهمسرم نکردخونواده خودم انجام دادن خیلی ازخریدهاروکه کلی تودلم موندخواهرشوهرام خیلی دخالت الکی کردن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
