من ب مادرشوهرم کمتر از گل نگفتم تاحالا چون مادره مادر کلمه مقدسی هست
من ۲ سال طبقه بالای خونه مادرشوهرم زندگی کردم دخترم ۲ سالش بود تا ۴ سالگی اونجا بودیم وقتی میرفت اونجا موقع ناهار به دخترم میگفت برو خونتون برو پیش مامانت من صداشو میشنیدم مگه یه بچه چقدر غذا میخورد که بیرونش میکرد اما خدا شاهده یه بار به رو خودم نیاوردم حتی به شوهرم هم نمیگفتم طلبکار که نبودم
واقعا براتون متاسفم وقتی به جای کسی نیستید چرا قضاوتش مبکنید ایشون هم یکبار جلوی خانوادم به من بی حرمتی کردع پسرشو بر علیم پر میکنه فقط خدا قاضیه من هرچی باشم هر حرفی بزنم تورو میزنم اما امکان نداره پشت سرش حرف بزنم حالا که اینجور شد خانواده ی شوهرمو خوب میشناسم و به خودم میبالم همچین رفتاری کردم و اشتباه کردم با شماه ها که اسم خودتون و گذاشتید مادر در دو دل کردم متاسفم برای شما ها
برا تربیت و منش خودت متاسف باش
وقتی این همه ادم بهت گفتن رفتارت اشتباه
چقدر خود شیفته هستی که نمیخوای قبول کنی و حتی یه تفکر داشته باشی
تو همین نااگاهی بمون تا زمان و گردی زمین بهت درس بده و بزرگ شی
هممون جای تو هستیم و گاها بدترین چیزا رو از خانواده شوهر دیدیم ولی خودمون چیزی نگفتیم یا کلا بیخیال شدیم یا نهایت به شوهرامون گفتیم اونا حلش کردن
دوست داری شوهرت همچین کاریو با مامانت انجام بده؟؟؟؟؟
یعنی شما بچه تو یکساعت از سوپرمارکت نیاره همسرت ، یه زنگ نمی‌زنی ؟! ماشاالله عجب مادر ناب و خاصی هستی
به نظرم تاپیک نزن برو یکم اطلاعات تو ببر بالا یکم درک و شناخت از بزرگتر ، نحوه رفتار با بزرگتر ، بچه داری ، سیاست و ...
این طرز بچه داری و آداب معاشرت نیستا
عنوان همه تاپیک هاتم کمک کمکم کنید
خانمها کمک می‌خوام و .....هست .
یکم رفتارتو تغییر بده به جای طلب کمک
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
