2777
2789
عنوان

من دوباره دارم به مرگ فکر میکنم😔

188 بازدید | 19 پست

نمیشه.هرکاری کردم که زندگی رو دوست داشته باشم نشد.کسی نتونست حالم رو خوب کنه.هرکی اومد حالم رو بدتر کرد.دلم میخواد نباشم دیگه.دلم میخواد بمیرم.حالم خیلی بده.گاهی وقتها نمیشه سرنوشت رو تغییر داد.میدونم خودکشی اصلا راهش نیست.ولی همش یه حسی دارم که میخوام اینکارو کنم.نه اینکه امید نداشته باشم.نه اینکه بگم بعد مرگ همه چی خوب میشه.فقط میخوام دیگه نباشم.از اولش نباید دنیا میومدم حالا که دنیا اومدم خواستم خوب زندگی کنم.ولی نمیتونم.ای کاش این دنیا نبود.ای کاش زندگی جور دیگه بود.ای کاش...😔

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مثلا بمیری ک چی بشه اون دنیا ک بدتر برای کسایی ک خودکشی میکنن بعد میگی کاش بدترین حالت ممکن داشتم ولی نمیکشتم  هزاران هزار آدم فاسد هستن نمیگن باید نباشیم  شاید یوقت توبه کنن روزگارشان این رو شه . بعد تو میگی  بجای ناراحتی حال خودتو خوب کن خودتو دوست داشته باش 

😐
چندسالته شاید یه جایی زندگیت برگشت و قشنگ شد نمیخوای تا ااخر داستانتو تماشا کنی؟ شاید روزای خو ...

آخر داستان رو میدونم ولی نمیخوام تماشاش کنم.شادی من موقتی هستن.وقتی با مشکلات جنگیدم وپیروز شدم.دوباره شکست خوردم.

آخر داستان رو میدونم ولی نمیخوام تماشاش کنم.شادی من موقتی هستن.وقتی با مشکلات جنگیدم وپیروز شدم.دوبا ...

واضح تر بگو

تو از کجا میدونی یه ایه هست که میگه چه اشک هایی که از سرشوق قراره بریزی ولی خودت خبر نداری

یه سر برو مشهد زیارت گریه کن بعد 

اگه مایل بودی بگو بزرگترین مشکلی ک باهاش دست و پنجه نرم کردی که نگاهتو به زندگی اینجوری تغییر داده ، ...

آره میگم.وقتی خیلی بچه بودم پدرو مادرم از هم جدا شدن.مادرم من وخواهرم رو برای همیشه طرد کرد.پدرم ازدواج کرد نامادریم از من خوشش نمیومد.گفتم ازدواج کنم.با یه مرد شراب خوار که کتکم میزد.تحقیرم میکرد.زندگی کردم خیلی زجر کشیدم تا اینکه جداشدم.الان هم تنها زندگی میکنم.تنهایی رو باهمه سختیاش قبول کردم.خواستم قوی باشم زندگی کنم.بازهم هم یه آدم هایی اومدن توی زندگیم که حالم رو بدتر کردن.هیچوقت کسی واقعا عاشق من نشد.خیلی از مردها خواستن ازم فقط سو استفاده کنن.خیلی صبر کردم هیچی خوب نشد بدتر شد.

آره میگم.وقتی خیلی بچه بودم پدرو مادرم از هم جدا شدن.مادرم من وخواهرم رو برای همیشه طرد کرد.پدرم ازد ...

خب عزیزم در قلبتو ببند هرکسی رو وارد زندگیت نکن مستقلی سرکار میری؟ پول در بیار یه پانسیونی جایی برو یمدت کسب و کارتو راه بنداز پیشرفت کن وقتی به چیزایی که میخواستی رسیدی اونوقت ادمای خوب سمتت میان

آره میگم.وقتی خیلی بچه بودم پدرو مادرم از هم جدا شدن.مادرم من وخواهرم رو برای همیشه طرد کرد.پدرم ازد ...

کاملا حق داری که انقد دیدت نسبت به زندگی خراب شه ، سختی های زیادی کشیدی ، هم تو خانواده خودت هم بعد ازدواج ، پیشنهاد یه ادمی که اوج تنهایی رو تجربه کرد به تو اینه که ، منتظر نباش اطرافیانت عوض شن ، منم منتظر موندم نشد ، در عوض خودم عوض شدم ، بیشتر از خودم مراقبت کردم  ، اجازه ندادم هر کس میرسه ازم سو استفاده کنه ، اگه هم نمبتونی ، حداقل بهش یک بار فکر کن ببین چه رفتاراییت باعث میشه بقیه قدرتو ندونن و سعی کن تغییرشون بدی 

آنکس که در قفس زاده شده ، پرواز را یک بیماری میپندارد 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792