به طور معمول تو حیاتوحش و جامعهی انسانهای تربیت نشده و غیراخلاقی گونههای قویتر بر گونههای ضعیفتر تحکم میکنند و خودبرتربینی خود رو به انحای مختلف بروز میدن و اعمال میکنن.
ادیان و مکاتب اخلاقی اومدن چیزی در تضاد با این قاعدهی جنگل ارائه کردند.
یادآور شدن که همهی ما برابریم. فقیر و غنی با هم یکسانند! سفره ای که اغنیا راه بندازند و فقیری هم سفرهشون نیست و نمود جدا کردن و برتر دونستن غنی از فقیر داشته باشه غیراخلاقی و ناپسنده!
اما ظاهراً اینها برامون حکم همون قرآن خاک خورده گوشهی طاقچه رو داره که چند سال یکبار موقع مرگ بستگان یاد گردگیریش میافتیم! و هیچ نقشی در پیشبرد زندگی ما ایفا نمیکنه...
موقع ازدواج و تصمیمات مهم زندگی میشیم همون درندههای حیات وحش که دنبال جفتگیری با دونه درشت های گله است!
خلاصه که رسم مسلمانی چیز دیگه است.