به خاطر همون فریزر و کابینت مهمون من همیشه پُرٍ
حالا قسمت پروتین رو نمی‌گم ،چون ما گوشت رو اکثرا شریکی میگیریم،بعضا دیدی یکم فاصله افتاد برند تا یه گوسفند شریکی بگیرند .. و مرغ رو هم هروقت باکس پروتین به هدف مشخص رسید میرم خرید ✅
منظور ،قسمت همون دورچین غذا رو دارم تو خونه
و همچنین جو و عصاره ی مرغ و ...
و بعد مهمون هر غذایی مونده باشه اسراف نمیکنم قشنگ میکشم تو ظرف مناسب
اگه یه وعده مونده باشه برامون ازغذا
میذارم یخچال و برای ناهار از سوپ میخوریم به اضافه ی کنارش ،یه چیز سبک درست میکنم ✅
و برنج و خورشت میمونه برای شام ✅
اگه خورشت هم از یه وعده ی غذا اضافه تر مونده باشه
اون اضافه تر رو همون اول میکشم
ظرف یکبار میذارم فریزر و دور ریخته نمیشه و سعی میکنیم تا یکی دو هفته بخوریم✅
اینم بگم دوستان بعضی ها رو دیدم که چند بار غذا رو گرم می‌کنند ،یه بار سر ظهر برای بچه اشون
یه برای برای خودش
اون غذا دیگه خاصیت اش رو از دست میده و کلا مضرر میشه ✅مثلا برای بچه اتون که از مدرسه اومده
میخواین گرمش کنید ...دیگه همه ی غذا رو گرم نکنین
یه کوچلو بکشین تو ظرف کوچیک گرمش کنین
و در مورد اضافه اومدن غذاها.
خودتون چشمی ببینید اگه غذا اضافه هست ،همون موقع بکشین اول تو ظرف مخصوص ،بذارین فریزر ،نذارین چند روز هم تو یخچال الکی بممونه بعد دور ریز کنین ،برکت زندگی اتون میره 👌دیدی بعضی از زندگیا خیلی برکت داره ؟
از همون شکر گزار بودنشون و خیلی مراقب نعمات خداوند هستند که مبادا چیزی خراب بشه ،و دور ریز بشه
باز کجا رفتم من 😅میگفتم عزیزان ...گذاشتین فریزر
قشنگ روزهایی که بیرون هستی و کار داری
روزهایی که میخوای بدون خرج باشی
برات غنیمت میشه ✅از فریزر در بیار گرم کن
خلاصه که عزیزان رفتم مرغ فروشی ،مرغ کیلویی ۱۵۰😏
یه مرغ برداشتم ۳۸۰تومن نسبتاً درشت
یه دوغ برداشتم ۸۷هزار تومن
یه نوشابه ۶۰تومن
دوغ رو چند هفته پیش گرفته بودم ۶۵
گذاشتم کنار و گفتم آقا آخه چند روز پیش گرفته بودم ۶۵تو چند روز بیست و دو تومن گرون شده یعنی ؟
گفت شما از پگاه ها ببرین
اونا مناسب هستند
کاله ها گرون
گفتم چند ؟ گفتند ۶۰تومن
دیدم اندازه اشون هم نسبت به اونا بزرگتر و گازدار
گفتم بی کیفیت نباشه ؟
گفت نه
با خودم گفتم فوقش اگه مزه ی خوبی نداشت ،باهاش آش سَرین میذارم ( آشِ دوغ )
آوردم نصف استکان ریختم دیدم خداییش خیلی خوشمزه هست 😋مالِ پگاه واقعا خوشمزه تر ...همش هم خورده شده سر شام
و اون بیست و دو هم رفت تو حساب شخصی خودم 😍
صد تومن هم دادم تخمه
و اسلام ✅
شام هم چلو مرغ با هویج و آلو گذاشتم و کنارش سوپ جو
مهمون هام اومدن ❤️
همه چی آماده و حاضر ،چایی رو هم از یه ربع قبل اومدنشون دم کردم که پُر رنگ باشه و برکت بگیره ✅
قبل ده دقیقه از اومدن مهمونا
دخترا اومدن از گشت و گذار 😍دخترا که اومدن گفتند زندایی بوی غذات پیچیده تو راه پله
ببخشید که تو زحمت انداختیم ❤️گفتم چه زحمتی عزیزم ❤️ شما رحمت هستین
تا اینکه مهمونا رسیدن ....
خواهر شوهرم یه اخلاقی که داره اینکه وقتی وارد خونه میشه ،اول همه جارو چک میکنه ...اینور ،اونور رو نگاه میکنه ،کلا همه جا رو بَر انداز که کرد ...بعد میشینه😕
لباس هاش رو در آورد دیدم کیفش رو زیر صندلی گذاشت و روش رو کشید ،،گفتم خواهر بده آویز کنم تو جا رختی
گفت نه بذار همین جا بمونه،با خودش هم سه تا چیبس و یه دونه پفک گرفته بود 👌 داشتم چایی ها رو می ریختم اومده میگه برای آشپزخونه فرش خریدی ؟
میگم آره
میگه قشنگِ
همسرش میگه یه دونه هم ما بگیریم عزیزم ❤️ خیلی وقت فرشمون پاره شده است ،امروز فردا میکنیم 🤦
داخل پرانتز عزیزان مگه اون زمونه است که الان ،آدم فرش پاره بندازه خونه اش ؟
حالا نمی‌خوام بعضی از دوستان ناراحت بشند ❤️ بگند معصومه جون طعنه میزنه ،نهههه اصلا منظورم،شما نیستین عزیزان ❤️ حرفش افتاده میگم
سری پیش هم گفتم ...وقتی همسر آدم میره کار میکنه و میاره ...این منم که باید آجر به آجر خونه رو بسازم
توی خونه رو به نام خانم خونه می‌دونن ،دیوار خونه رو به اسم آقای خونه می‌دونن
چرا من اونقدری باید بی تفاوت باشم ...وقتی تو خونه دختر دم بخت داشته باشم و فرش پاره بندازم خونه 🤦اصلا نمیدونم چرا بعضیا اینقدر بیخیال هستند ؟نگاه کنی یه تارِ موی سفید نمیتونی لای موهاش پیدا کنی
نگاه کنی ماشاالله یه خطی نیوفتاده رو پیشونی اش
دندوناش ماشاالله برای خودش ❤️در عوض چه فایده ..........
ما باید در هر زمینه بیست باشیم ✅
میگفتم عزیزم
خواهر شوهر میگه آره ،ماهم باید یکی اش رو بگیریم
میگه چند گرفتی ؟میگم دوازده ،سیزده خورده ای
میگههه اوووو.ووووووه چه خبر
نه دیگه ما نمی‌تونیم اینقدر بدیم 🤦
یه دستِ دومش رو اگه تونستیم از سمساری میگیریم 🤦
اونم حالا نه ،حالا بذار ببینیم کِی پول داریم 🤦
ادامه دارد…..👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
بعد یه چرخی میزنه تو خونه میگه رو میزی هم گرفتی
میگم آره عزیزم
میگه چند ؟قیمت رو میگم
میگه آخه شما وضعتون خوبه ،برادرم درآمدش خوبه 😑
گفتم اختیار داری خواهر
ولی اینکه در نظر بگیری درآمد برادرت زیاد ،اشتباه
نه اینطوریم نیست برای شش ماه اول سال که شکر خدا خوب🤲نباید ناشکری کنیم
ولی برای شش ماه دوم بیکار
امسال هم به خاطر جنگ کارِ درست حسابی نداره
شوهرش میگه آره دیگه سخت،تو این زمونه یه روز آدم کار نکنه
میمونه چه برسه شش ماه
خواهر شوهرم میگه اینا معطل نمیمونن اینا از چند جا اجاره می‌گیرند 🤦تو حرفهاش هم یه دونه ماشاالله نیست،خیر دیده 🙂🙃
گفتم آره الحمدالله زن و شوهری ❤️به وقتش به فکر آینده بودیم
و تو ارزونی بارمون و بستیم تا حدودی ❤️
دیگه هیچی نگفت ،یعنی حرفی نداره بگه ☺️
کلاااااا مدیریتشون از صد ،صفر
یه روز میبینی کل حقوق رو دادن به شکم و لباس و تفریح
یه روز هم مثل اون روز که مهمون امون بودند
از کجااااااااااااااا تا کجاااااا پیاده اومده بودند
که نخوان شصت تومن پولِ ماشین بدند 👌
بچه اومده بود خونه از دردِ تاول پاهاش، ناله میکرد
می‌گفت کفش پامو زَدِ ♥️طفلک فقط یک ساعت با تاول باهاش وَر رفت
آخه چرا منِ مادر نباید یه مدیریتی در زندگی ام نداشته باشم ؟
الان بخوام صحبت کنم دوستان میگن معصومه زنستیزه
ولی باور کنید من اینارو از چشم خانم خونه میبینم
آقا میره کار میکنه و مسیولیت خودش رو قبول میکنه
و حقوق رو سالهاست داده دستِ خانم خونه دریغ از یه ملیون پس انداز
خانمِ خونه نمیگه آیا همه چی شکم نیست ؟
دخترِ بزرگم میگه مامان به عمه که غذا دادی آورد کیفش رو در بیاره بذاره تو کیفش ، سه تا ساندویچ بود ،که یواشکی جابه جا کرد تو کیفش که من دیدم ،میکفت،وقای دید ،من دیدم
گفت عمه میخوری ؟
گفتم نه عمه ممنون شام خوردیم
میگه ،عمه گفت محمد ( پسرم ) گفت مامان بریم ساندویچی ،بردم براش ساندویج گرفتم و یه دونه خورد ،اینا هم برای شوهرم بود که نخورد موند🤦
خب یعنی چی ؟ مگه وقت شام نیست ؟
مگه مهمون نیستی ؟ من اینارو از چشم ،پدر و مادر میبینم که هر گفته ی بچه رو به کرسی مینشونن ،مگه قرار بچه هر چی خواست ،بله بگی ؟بعد میلیونی پول باشگاه میدن که بچه هاش اضافه وزن دارند...برند لاغر کنند 🤦
این عزیزان ما کلا خیلی خیلی به شکم می‌رسند ،جایی شام دعوت باشند ❤️ دیگه نمیگند ما شام دعوتیم ،میرند اول حتما یه سر همون منطقه که مهمون هستند. یه جا پیدا می‌کنند یه چیزی می‌خورند بعد میرند خونه ی میزبان
جالبِ مگه نه ؟
اما همینطور ،خونه ی مادرشون ،برادرشون ،اقوام شوهر هم دعوت بشند ❤️ حتما اول یه سر میرند اون منطقه یه چیزی می‌خورند بعد میرند خونه ی مهمون
حالا فکر نکنین شاید از غذاهای میزبان خوششون نمیاد به اون خاطر
نهههههه اتفاقا خیلی هم ماشاالله با به به و چه چه شروع می‌کنند به خوردن غذا ✅و به میزبان میگن یکم بکش ببرم
خب میگفتم عزیزان الان از کجا من تا کجا بچه ام رو پیاده آوردم ❤️که پول اسنپ ندم
اونجا میرم چقدر پول ساندویچ می دم 😐اصلا با عقل و منطق جور در نمیاد
خلاصه بگزریم ...یه کتاب میشه اگه بخوام ازشون بنویسم
بعد سفره رو باز کردیم
بچه ( پسرش ) چند قاشق خورده دندون اش درد گرفت
آخ نگم چقدر طفلک بچه سُرخ شد 😔غذا زهرمارش شد
از درد دندون به خودش می‌پیچید
یکی دوماه پیش که مهمون بودن تو خونه امون
از اون موقع دندون طفلک درد میکنه
بچه از درد دندون به خودش می‌پیچید
مادر می‌گفت برو یه ذره نمک بذار 🤦خوب میشی
گفتم خواهر نمک چه تسکینی میده آخه دندون این کلا از بین رفته ،ببر اعصاب کشی کن و پُر کن حیف
بچه دهنش رو باز کرد گفت ببین زن دایی سه تا از دندون هام رو کشیدند 🤦
خیلی ناراحت شدم 😔گفتم چرا اخه کشیدین ؟ ترمیم میکردین ،اعصاب کشی میکردین
خواهر شوهرم میگه از کجا بُکُنمم یه دندون شش هفت تومن
مگه پولی میمونه با این گرونی؟
فقط آدم نمی‌خواد خودش رو بده کنه ،بگه عزیز من یکم مدیریت کن ،یه ذره خودت رو تو سختی بنداز ،یه ذره به اون شکم مشت بزنم
ببین میشه یا نه
بیچاره ،آبروی شوهر رو هم نبرین 👌عزتی براش نگذاشتین
گفتم خواهر شش تومن نباشه بیست تومن باشه ♥️
خب الویت با دندون ها باید باشه
بیمه ی تکمیلی دارین
برین درمانگاه ها ،برین یه جای اقساطی پیدا کنید ،چک بدین
بچه اینطور عذاب می‌کشه آخه
طفلک بچه میگه زن دایی بیشتر از سه ماه اینطوری ام یه غذای گرم یا سرد میخورم ،اینجوری میمیرم و زنده میشم 🥺
بچه ها وقتی میگم خانم خونه اینجور چیزا رو میفهمه
پدر وظیفه ی خودش رو به نحو احسن انجام میده
و هر روز پنج صبح میره و شب میاد خونه
ادامه دارد..👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
بعد یه چرخی میزنه تو خونه میگه رو میزی هم گرفتیمیگم آره عزیزممیگه چند ؟قیمت رو میگممیگه آخه شما وضعت ...
توی خانم خونه اصلا نباید منتظر کسی باشی ،کارِ تو چیه که نمیتونی بیوفتی دنبال بچه ات ؟
کی مهمتر و عزیزتر از فرزند ♥️
خودت ببر به یه دندون پزشکی ،تو یه ساعت درست میکنه و تمام میشه
چرا اونقدری نگه می‌داری که دندون کلا کشیده بشه ؟
رسیدگی به دندون و ترمیم و اعصاب کشی ،خودش یه جور سرمایه گذاری بچه ها ✅
متاسفانه که اونا بلد نیستند ،فقط و فقط امروز رو می‌بینند و شکم رو
دخترِ اومده میگه زن دایی ببین مالِ منو هم بردیم اعصاب کشی کردیم که ببریم پُرش کنیم ،که اونم موند شکست دندونم
گفتم حتما فاصله انداختین نرفتین ؟
میگه آره زن دایی سه ماه شد ،نرفتیم موند شکست 🤦
گفتم نه دیگه عزیزم الویت بندی کنین قشنگ
بعد به مابقی چیزا برسین
مادرشون
میگه معصومه والله خواهر تو فکر میکنی ما حقوق امون چند ؟چطور میتونم برسم ؟
ما چهل ملیون حقوق امون
با چهل ملیون چیکار میتونه آدم بکنه؟
نخواستم ریز بشم ،که بگند فلانی خسیس و اهل قناعت و هزار تا حرف دنبال آدم باشه
گفتم درسته خواهر گرونی
ولی بچه گناه داره ♥️
اول به دندان اینا برس بعد به مابقی موارد
در حالیکه بچه ها خدا سر شاهد،نه اجاره خونه دارند
نه وسیله میگیره برای خونه اش که بگم اقساط اونو می‌دهند
نه دختر دانشگاه فرستاد
بچه ،دیپلم گرفت سه سالِ آرزوی دانشگاه رفتن رو داره
نه قرعه دارند ،نه اقساط دارند ،نه ماشین دارند که بگم خرج ماشین دارند ،بیمه رو هم از سرِ کارشون کم می‌کنند
بیمه ی تکمیلی هستند 👌 که اون روز آقاهه می‌گفت
کم میاریم باید برم بگم بیمه تکمیلی نمی‌خوام
چهار تومن هر ماه بدند به خودمون 🤦
خب وقتی میام اینطور می‌نویسم ،دوستان می‌گند فلانی زنستیزه ،ببینید منظور من از بیان این تجربه ها ،اینکه دوستان ❤️ مرد خونه کارگر و زن بناست
با نصف حقوق ایشون ،اینجا خانمها چه مدیریتی می‌کنند که آدم کِیف میکنه 👌
و تو زندگی مشترک اینا متاسفانه اگه آقا دوتا اشتباه داشته باشه ،که به نظر من نداره ،و تمام کمال ،همه چی رو سپرده دستِ خانم خونه 👌
هزار تا هم خانم خونه داره اشتباه داره
آقا درسته مدیر مالی خونه است
ولی خانم هم مشاور مالی آقاست
این خانمِ خونه است که باید بدونه چی در الویت باشه
آقا میگه من چون بَد خرج هستم نمیتونم مدیریت کنم
همه چی رو سپرده دست خانم که ایشون مدیریت کنه
که اونم ماشاالله چه مدیریتی میکنه که به خاطر دویست هزار تومان زنگ میزنه به مادرش که حقوق امون رو ندادند
دویست تومن بده ،حقوق بدن می دم 🤦
حالا دقیق نمیدونم حقوق اشون چند
ولی حالا همون چهل رو فرض کنیم
خداییش اونقدر ها هم کم نیست که آدم زنگ بزنه بگه فلانی دویست تومن به من پول بده ،حقوق ندادند ،والله ماها هم همینطوری ساختیم ،ذره ذره جمع کردیم
کی پشتمون بوده ؟ کی دستمون رو گرفته ؟کی گفته بیا این دو ملیون ببر خونه گرفتی ،بچه هات نمونمن
به والله هیچ کس
ماها خیلی خیلی خیلی خیلی کمتر از با این پولها ساختیم و زندگی جمع کردیم 👌الان همه فکر می‌کنند گنج پیدا کردیم
دیروز خواهر زاده ی خودم زنگ زده که خاله مامان برای من و خواهرم لَبوبو گرفته همون عروسک که تِرند شده
رنگش صورتی در اومده ...خاله تو بردار برای دخترت ❤️ من برم یکی دیگه بگیرم ،در حالیکه همین جمعه ،دو روز قبلش پدر خانواده بچه ها رو بُرده بود ( باغلار باغی ) جای تفریحی
می‌گفت برام با شام بیرون و سوار شدن به وسیله ها و پول اسنپ رفت و برگشت ،چهار ملیون در اومد
گفتم چند گرفتین میگه ۵۵۰تومن دونه ای
دوتا گرفتند شده یک ملیون و صد
نمی‌دونن چه طوری پولشون رو حیف و میل کنند بعد میان میگن ....اینا وضعشون خوبِ ،از چند جا اجاره می‌گیرند
یا خواهر همسرم اون روز میگه .. پسرم علاقه ی عجیب به آشپزی داره
هر چی بگی درست میکنه
انواع شیرینی ها ...و انواع کباب ها ،انواع چلوکباب ها
گفتم انشالله بره درسش رو بخونه 🌸 اگه علاقه داشته باشه میره دوره اش رو می بینه
میگه اون روز رفته دوتا مرغ گرفته آورد قشنگ خورد کرد و شست و همه اش رو اکبر جوجه درست کرد
نگم برات که چه خوشمزه شده بود 🙂
خب عزیزم این یه تیکه کوچلو از بی مدیریتی شون دوتا مرغ رو میتونه حداقل چهار وعده درست کنه باهاش
از قدیم میگن ( ایشدَن آتماز ،دیشدَن آتار )
عزیزانم ❤️ هر چیزی حدی داره ،نه افراط کنیم ،نه تفریط ،نه طوری باشه که از اونور بوم بیوفتیم ،نه از اونور بوم
نه طوری باشه ،که سفت بچسبیم به مالِ دنیا فقط جمع کنیم و جمع کنیم ...و امانت داری کنیم
و استفاده اش رو نبریم
نه طوری باشه که فردا مردم به ریشمون بخنده و شمادت کنه 👌 که تو این سن و سال ...با اون سِمت شغلی ...با ۲۷سال سابقه ...هنوز به چهار چرخ ندارند زیر پاشون
ادامه دارد…👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
معذرت دوستان🙈🙈🙈🙏🏻
ریا جون اسم شیرخوارگاهی ک معصومه جون چند بار گفتن چیه؟
ممنون میشم بگین شاید خدا ب خاطر این بچه های معصوم بابامو نجات بده تو رو خدا دعاش کنین معصومه جون بیا دلمو اروم کن بیا بگو ک دعاش میکنی.
ب خدا جونم نفسم ب بابام بنده اونشب ب همسرم میگم ب خاطر دخترتم ک شدع دعا کن برا بابام چون بابام نباشه کلا من نیستم دیگع دخترت ذره ذره اب میشه نلوی چشمت.
ای خدااااااا دلمو شاد کن
شیرخوارگاه نور احسان تبریز بود اسمش
عزیزززم نگران نباش
خداوندی که توی یک شب درد میده
رفع بلا توی لحظه براش کاری نداره
از خدا شفای کامل و عاجل پدرتون رو
به حرمت خوبان و نیکان و مقربینش
میخوام آممممین🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻📿📿📿
سلام عزیزم
وقتتون بخیر
خدا حفظ کنه همه بچه هارو
عزیزم بچه من جزو بدغذاترین موجودات کره زمین هس
ینی از اینایی که من لقمه کره بادوم زمینی بزارم همون روز لقمشو نمیخوره
خامه مربا بزارم نمیخوره
عسل و گردو بزارم نمبخوره
کباب و گوشت قرمز اصلااااا تا این سن لب نزده حتی از بوشم بدش میاد
اما صحبت اون شب من راجب به غذای بیرون شب ها
اون شب قبل از اینکه بریم بیرون داشت برنج کته ای با ماست میخورد
بعد باباش اومد دنبالمون و ما رفتیم بیرون باورت نمیشه از همون اول شروع کرد بهانه گرفتن که اش بخریم پیتزا بخریم ساندویچ بخریم
خلاصه من گفتم نه و من شدم ادم بده
حالا حرف من این بود که برنامتون برای ایراد گرفتن بچه ها درمورد غذای بیرون چیه
چطور برخورد میکنین که ادم بده ی قصه نمیشدید
آخه آقایون هم که کلا طرف بچه و شکم هستن و به سازبچه میرقصن و ما خانوما اینجور مواقع تیم تک نفره هستیم .
چون با توجه به مدیریت اقتصادی خرج های بی رویه ی مخصوصا بابت غذای بیرون هزینه ی خیلی زیادی برای خانواده برمیداره.
سلام معصومه جان
ممنون از وقتی که گذاشتی
واقعا من به حال همچین افرادی تاسف میخورم که ذره ای سیاست و مدیریت ندارند و اصلا آینده نگری بلد نیستن .
من خودم بسیار بسیار آدم آینده نگری هستم و هرچه در توانم اومده تا این لحظه انجام دادم که در آینده شرمنده ی خودم و وجدانم و فرزندم و زحمات همسرم نشم
بخاطر داشتن این اخلاقم شاید تابه حال بسیار قضاوت شدم تحقیر شدم اما من امروز با خوندن پیامهای شما قدم هامو محکم تر برمیدارم
(((آینده ای بسازیم که گذشته جلویش زانوبزند انشاالله)))
سلام دوستای مجازی عزیزم
من با اینجا خیلی چیزا یاد گرفتم
و اول به لطف خدای مهربونم و دوم درسای خوبی که از معصومه جون و تموم عزیزانی این گروه یاد گرفتم تونستم توی مدت سه سال ۳۶ گرم طلای مخفی جمع کنم
و همونارو الان دارم به اسم کمک خانوادم میارم وسط تا واسه رفاه زندگیمون ماشین دوم بگیریم تا هم من و همسرم هم بچه ها راحت باشیم
( البته بگم که تموم این طلا ها همش پول زحمت کشیده خودم و پول کار کردنم تو کارگاه پدرمه)
و من نسبت به زندگی خودم بعد از ده سال زندگی کردن با همسرم متوجه شدم این بهترین کاره و خیلی به من کمک میکنه ❤️
پس اندازه مخفی برای زندگی من یکی از واجبات بود که من بعد از گذشت ده سال تازه متوجهش شدم
و قبلش پولامو برای سیب زمینی پیاز میدادم که الان اصلا همسرم اونارو یادش نیس و میگه همچین چیزی نبوده به هیچ عنوان 🥴🥴
ببخشید که خیلی طولانی شد ولی گفتم این گزارشو باید تو این گروه بنویسم🥹🌹
بچه ها نمیدونم کدوم عزیز واسه آزمون استخدامی خونده بود و قبول شده بود
ولی اگه شمایی که داری این پیام و میخوندی اون عزیزی؟؟
میشه به من کمک کنی قربونت بشمممم؟؟؟🥺🩵
