کلا هفته ای یروز فقط وقت داره اونم نصفشو خوابه قبلا هرهفته میرفتیم بعد دیدیم برای خودمون وقت نداریم یا هروقت یکی میگه بیاید خونمون میگم مادرشوهرم دعوت کرده بعد گفتیم دیگه یک هفته درمیون میایم ولی بازم هرهفته میگه بیاید😐 ما نمیریم ولی میگه اعصابمو خورد میکنه به شوهرم میگم مگه نگفتی یک هفته درمیون میایم
ای .... تو دهن همچی مادر شوهرایی که زندگیو زهر مارمون کردن .
آخی خب دلش تنگ میشه.. ای کاش میشد یجور دیگه مدیریت زمان کرد... همسرت اصلا نمیتونه بیشتر وقت بذاره براتون؟
حالا هفته ی پیش رفتیم اینهفته هم شوهرم گفت مامانم گقته بیاید بریم؟منم با بیمحلی گفتم نمیدونم بعد به مامانش گفته میایم منم گفتم نمیام هفته ی پیش رفتیم
شما باشید میرید واقعا رو مخه
ینی شبها نمیاد ؟چون منم شوهرم فقط دو روز اخر هفته خونست بقیه اش شب میاد و خسته
منم همین بود اون دو روز میگفت بریم خونمون
ولی من تلاش میکنم جدیدا هی برنامه بیرون میچینم تا شب دیگه خسته میشیم نمیره
طبیعیه خب چون هیجوقت نیستن میخان اون یک روزو به همه چی برسن
دیگه مادرهست دلش تنگ میشه
من چی بگم که شهرمون دوساعت با مادرشوهرم فاصله داره،توقع داره با دوتا بچه کوچیک با وجود بارداری،هرهفته جمعه برم خونه شون همسرمم قبول میکنه
الان که باردارم دوهفته یکبار میرم،مادرشوهرم خیلی شاکیه
مردا واسه زن گرفتن اول باید از مادرشون طلاق بگیرن
خب ماهم ادمیم شاید بخوایم یروز خودمون دوتایی بریم بیرون دوروز قبلشم میگه قبلا هربار مامانم میگفت بیاید میگفتم مادرشوهرم گفته😐نه کلا وقتش کمه الان کل خریدای عیدو هرخریدی براخودم میخوام خودم میرم وقت نمیکنیم باهم بریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
