نمیدونم اما جوری شدم که نمیتونم درمورد مشکلاتم با کسی درد و دل کنم البته من فقط با مامانم صحبت میکردم یا توی سایت اما چند وقتیه فقط یه جا رو نگاه میکنم و بدون فکر کردن همینجوری اشک میاد یه شب اینجوری بودم مامانم یک ساعت اومد پیشم میگفت چی شده همینجوری اشک میومد منم فقط میگفتم ول کن انگار هیچ توضیحی ندارم 💔
نمیخوام انرژی منفی بدم ولی افسردگیه خودمم تجربه اش کردم..
خب از چیزی ناراحتی
انشالله که شما نداری
اما یه مدل افسردگی دقیقا همینه بی حس شدن
سالهای پیش وقتی بچه بودم یکی از فامیل ها اینجوری شد من میگفتم این افسردگی نیست فقط آروم شده!
اما خودم تجربش کردم بنظرم افسردگی واقعا و بدترین نوعش همونه
نمی‌تونی و نمیخوای حرف بزنی کلاا درد و دل هم که اصلا
بی حس بودم و بیشتر میرفتم تو فکر و زل میزدم یجا
بیشتر دوست داشتم بخوابم و کسی رو نبینم
میدونم به مدت تجربه داشتم از افسردگی اون موقع کاملا بی حس بودم به همه جی و چقد هم بد بود اما الان من یه لحظه خوشحالم یه لحظه ناراحتم و هر لحظه انواعی از احساسات گوناگون رو دارم اینکه میگم نمیخواهم درد و دل کنم چرا میخواهم اما انگار نمیدونم چی بگم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
