سلام بچه ها خوب هستید
من هفته قبل مشغول بودم حسابی پنج شنبه روضه ام رو برگزار کردم
پک میوه و کیک یزدی و هلوو شکلات و ایدک یک جور خمیر هست که توی روغن سرخ میکنن
پذیرایی هم شله زرد تک نفره و نان خرمایی خودم پز ،چایو شربت بادرنجبویه با تخم شربتی
هفته قبل یک کلمن شیشه ای بزرگ خریدم و توش برای مهمونی شربت درست کردم
مهمون هام همگی اومدن
برای همتون دعا کردم ،اونجا که مداح روضه خوان میگفت برای حاجتت همدیگر دعا کنیم برای حنا و برای شاداب برای افسانه ،برای زهرا و سحر و ترانه و همگی دعا کردم
چند نفرین از سایت میشناختم که میدانم گرفتارم برای اونا هم دعا کردم شاید حتی خودشون هم خبر نداشته باشن
روضه خوان که شناخت کمی به من داشت و بدون هزینه و دلی برای روح عزیزانش برای مهمونی ها و دورهمی هایی که دعوت میشه میاد اومدن به من گفت دیشب خوابت رو دیدم میگفت میدونستم تویی با فکر تو خوابیده بودم ولی اسمت رو نمیدونستم (همسایه قبلی مادرشوهرمه و هزار گاهی همدیگر رو میبینن)
میگفت تو خواب میدیدمداریم دعای توسل میخونیم و تو آخر صف ایستادی و یهو گفت معصومه خانم روی من گلاب پاشیدن و منم بهت گفتم که تو حاجت روا شدی میگی تو به اندازه پهنای صورت گریه میکردی از دامن گرفته بودی و از گریه کل لباست خیس بود
گفت بعد بیدارشدن گفتم امروز باید برای تو دعای توسل بخونم
خیلی خوشحال از این خواب 🥰
خلاصه نمیدونم هنوز که نشانه حاجت روایی ام را ندیدم با اینکه میدانم و مطمئنم حتی قبل خواب روضه خوان هم میدانم برآورده شده و فقط زمانش نیست سر موعد مناسب بهم نشان داده میشه
تقریبا ۴۵نفر بودیم ،یعنی فک کنید روضه خوان از یک سمت شروع دونه دونه اسم ها رو پرسید و برای دونه دونه دعا مرد و همگی پنج تا صلوات برای حاجتت اون نفر میفرستادیم
خلاقه دورهمی خوبی بود و خیلی خوشم اومد جای همتون خالی عکس میزارم یکم تیره تارش میکنم شناسایی نشم