من طرز رانندگی برخوردش تو رستوران یا با دیگران بر خوردش با خودم طرز حرف زدن هدف دار بودنش از ازدواج و.... همه چیز رو با هم در نظر گرفتم
و اینکه تو وجودش آرامش هست یا نه
خوش قول بودنش
احترام و.......
کتاب بخونید خیلی چیزا دستت میاد
کلی کتاب سرچ بکنی برات میاد
ازدواج هم مثل هر چیز دیگه پارتی وپشتیبان میتونه بهترش کنه.
باید کسانی باشند که اگر مشکلی برات پیش اومد محکم کنارت باشن وحمایتت کنند.
تنهایی سخته، خدا هم قربونش برم حامی همه نیست، خدا هی میگه این امتحان هم بده ،اون امتحان هم بده،
یکی نیست بگه امتحان وآزمون هم حدی داره، بسه، بعد دستت را بگیره بگه بیا فرار کنیم.
مثلا من یه خواستگار دارم که خب سنشم زیاد نیست درک و شعور و اینجور چیزاش بالاس ولی میگه من اخر هفته ها میرم کوه خونه دوستام و ..
بعد میگم چیکار میکنید میگه بازی میکنیم جوجه میزنیم توش میگذرونیم
یا مثلا بعضی وقتا ک ازش میپرسم کجا میری میگه دارم میرم کافه دوستم چند ساعت نیست من مراقب باشم
اینا ب نظرتون جدیه ؟ یعنی رفیق بازه ؟ یعنی چیزی هست بین دوستاش ک به من نگه ؟
همسر من هم خیلی رفیق باز بود ولی همین که ازدواج کردیم اول من شدم بعد دوستاش
یعنی یه چیز طبیعی هست اگر یه مرد بخواد در مجردی با دوستاش وقت بگذرونه ولی باید ببینی آیا این مرد بعد ازدواج می‌فهمه که جایگاه دوستاش با همسرش عوض شده یا نه
بعد ازدواج هم نیاز داره به دوستاش ولی اولویت اصلی فقط فقط باید همسرش باشه این فرقی ندارد در مورد زن یا مرد
مثلا از نظر من آخر هفته ها مال خانواده است نه دوست رفیق
اینا رو دیگه خودت باید از حرف زدناش بفهمی وبعد ازدواج مدیریت کنی
برای من سنتی حساب میشد ولی اون از قبل منو دوست داشت و دنبالم بود ولی خانوادشو و خودشو میشناختیم از اقوام دور بودن اوایل ازدواج تفاوت هامون خیلی به چشم میومد و درگیر بودیم ولی به مرور با گذشت و صبوری همه چی خوب شد کمی اون تغییر کرد کمی من و به ثبات رسیدیم .
