2777
2789

یادتونه بهتون گفتم دوتا خانوم یه مادرو دختر اومدن خونمون میگن دوس دختر شوهرم بوده دختره ؟فقط میتونم بگم خدا لعنتشون کنه چقد روزگارمو سیاه کردن ح..رومزاده ها.. یه توضیح مختر بدم واسه اوناییکه در جریان نیستین .. یا برین تاپیک قبلیمو بخونین یا این خلاصه رو : 


چند وقت پیش یه مادرو دختر اومدن خونم گفتن شوهرت با دخترم دوست بوده به احساساتش ضربه زده و ازش سواستفاده کرده و ما نخواستیم تو کورکورانه به زندگیت ادامه بدی و این داستانا.. که منه خنگ احمق ازشون وقتی ازشون مدرکی خواستم و گفتم عکس نشونم بده تا باور کنم دختره زد زیر گریه که آره ما چند وقته باهم کات کردیم من وقتی فهمیدم زن داره همه چیشو پاک کردم شمارشم بلاک کردم دیگه نمیخواستم ببینمش ولی بعدش که به مامانم گفتم و فهمیدیم شما بارداری نخواستیم کورکورانه با همچین ادمی زندگی کنی و وظیفمون دونستیم که بیایم بهت بگیم .این از این .. 


حالا از اون طرف ماجرا من که کلا حالم بد شده بود .. پیش خودم میگفتم کی؟ شوهر من ؟ کسیکه همه رو اسمش قسم میخورن ؟ کسیکه تا الان من هیچ خبطی ازش ندیدم یا بدرفتاری ای نسبت به من نداشته ؟ چجوری خیانت کرد کی وقت کرد خیانت کنه ؟ چرا چرا چرا و دیگه داشتم از خود خوری میمردم.. نمیخواستمم به کسی تا چیزی معلوم نشده چیزی بگم خصوصا اطرافیانم چون واکنششونو میدونستم .. مونده بودم تک و تنها و نمیخواستمم به شوهرم بگم که یوقت از زیرش در نره و محکم کاری نکنه و میخواستم اگه دستش رو بشه .. 


خدا لعنتشون کنه اون مادر و دختر یه جوووووری نقش بازی کردن که من گفتم شوهرم فلان فلان عالمه و با چه کسی داشتم زندگی میکردم چه بدبختم منکه بچشو حامله ام و بیچاره شدم زندگیم تباه شد و اینا.. 



مهسا هستم یه دوست داشتنیه۴زبونه😍معلم زبان انگلیسی و ترکی استانبولی هستم و دانشجوی ادبیات فرانسه :) همه کار و زندگیم در حال حاضر فرهنگ های مختلف کشوراییه که به زبونشون صحبت میکنم :) 🇹🇷🇺🇸🇨🇵 پ.ن : یکی از اون۴ تا زبون فارسیه البته 😂 

چند وقتی هست که ماجرا‌رو فهمیدم ولی یادم نبود نی نی سایت بهتون بیام تعریف کنم انقد که درگیری فکریم زیاد بود بخدا 


آقا بهتون بگم چیشد .. این مادرو دختر رفتن .. شب شوهرم اومد خونه .. خیلی سعی کردم عادی باشم ولی خب فهمید گفت چیشده از چی ناراحتی گفتم نه یاد رفتگانمون کردم یکم دلم گرفت که چقد طفلک اومد آرومم کنه اصن دست بهم میزد حالم بهم میخورد بهونه کردم معدم میجوشه بخاطر بچه که ازم فاصله بگیره .. تا قضیه رو نمیفهمیدم نمیتونستم کنار بیام با نزدیک شدنش بهم خصوصا که داغ بود همه چی 

مهسا هستم یه دوست داشتنیه۴زبونه😍معلم زبان انگلیسی و ترکی استانبولی هستم و دانشجوی ادبیات فرانسه :) همه کار و زندگیم در حال حاضر فرهنگ های مختلف کشوراییه که به زبونشون صحبت میکنم :) 🇹🇷🇺🇸🇨🇵 پ.ن : یکی از اون۴ تا زبون فارسیه البته 😂 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خلاصه سرتونو درد نیارم منی که دست به گوشیش نمیزدم انقد بهش اعتماد داشتم شبش که خوابید گوشیشو زییییر و رو کردم هیچی نبود که نبود.. فقط یه پیام به خواهرش تو برنامه بله داده بود که آره دنگ فلان شبو ریختم که الکی به من گفته بود مهمون خواهرمیم که خواهرشم گفته بود داداش خیلی زیادی ریختی خدا بهت برکت بده و فلان.. همین یه پیام کوچیک باعث شد من دیگه تا صبح از حرص نخوابم گفتم اینو از من مخفی کرده صددرصد چیزای دیگم هست .. 

مهسا هستم یه دوست داشتنیه۴زبونه😍معلم زبان انگلیسی و ترکی استانبولی هستم و دانشجوی ادبیات فرانسه :) همه کار و زندگیم در حال حاضر فرهنگ های مختلف کشوراییه که به زبونشون صحبت میکنم :) 🇹🇷🇺🇸🇨🇵 پ.ن : یکی از اون۴ تا زبون فارسیه البته 😂 

یعضیا معضل بدنیا اومدن اصلا

🌹وقتی خدا خواست یوسف را از زندان نجــات دهــد صاعـقه‌ای نفرستـاد تـا درِ زندان را از جای بکند،  بلکه در آرامش شـب درحالیکه پادشاه در خـواب بود رؤیایی بسوی او روانه کرد.  🍀پس بـه خدایت اطمینان داشته باش.  🌹فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أ️مری الی الله ان الله بصیر بالعباد

فردا صبحش میخواست بره سرکار پانشدم براش صبحانه اینا حاضر کنم خودمو به خواب زدم اونم اومد بوسم کرد تو خواب و رفت .. بعدش چندساعتی خوابم برد و بیدار شدم گفتم من از پس اینکار برنمیام بزا به دخترعموم که وکیله زنگ بزنم بیاد خونمون باهاش همفکری کنمو بگم به کسی نگه چون باهاش نزدیکم میدونستم به کسی نمیگه ولی خب خودمو متاسفانه میشینه سرزنش میکنه که انتخاب خودت بود ما چقد گفتیم ازدواج دوستی نکن و فلان .. بهش زنگ زدم گفتم بیاد اونم یکم‌گذشت و اومد .. وقتی داستانو براش تعریف کردم و فیلم دوربین ساختمونو نشونش دادم در کمال تعجب نه سرزنشم کرد نه چیزی .. عکساشونو گرفت اون تیکه فیلمم براش ریختم تو فلش و گفت بزا ببینم چیکار میکنم و رفت .

مهسا هستم یه دوست داشتنیه۴زبونه😍معلم زبان انگلیسی و ترکی استانبولی هستم و دانشجوی ادبیات فرانسه :) همه کار و زندگیم در حال حاضر فرهنگ های مختلف کشوراییه که به زبونشون صحبت میکنم :) 🇹🇷🇺🇸🇨🇵 پ.ن : یکی از اون۴ تا زبون فارسیه البته 😂 

ببخشید متنشو کامل تایپ کردم چون یکجا نمیشد ارسال کرد تعداد کاراکترای پیام زیاد بود تیکه تیکه کپی کردم الان همشو میزارم 

مهسا هستم یه دوست داشتنیه۴زبونه😍معلم زبان انگلیسی و ترکی استانبولی هستم و دانشجوی ادبیات فرانسه :) همه کار و زندگیم در حال حاضر فرهنگ های مختلف کشوراییه که به زبونشون صحبت میکنم :) 🇹🇷🇺🇸🇨🇵 پ.ن : یکی از اون۴ تا زبون فارسیه البته 😂 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز