الان فهمیدم برادرم میخواد بره شهر دیگه زندگی کنه. خیلی ناراحت شدم. البته دو سال یه بار در حد یکساعت عید دیدنی رفتم. ولی هیچ ارتباطی نداشتیم. حتی برادرام هرگز خونم نیومدن نمیدونن خونم چه شکلیه😕
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
کاربری از سال جدید یعنی 1403 دست بنده ست شعر و ادبیات روحمو نوازش میده برای اروم کردن خودم دوست دارم اینجا بنویسم..... من چی بودم اگه تو مادرم نبودی تو که بهونه وجودی تویی که روضه کبودی صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا
انگار مامانم رفته بازار منو نبرده...انگار همه دوستام افتادن کلاس 1 من افتادم کلاس 2...انگار نقاشی 19 گرفتم...انگار همه رفتن اردو به جز من...انگار همه کلاسن من نمیتونم کلاسو پیدا کنم...حالم اینطوریه...
شک نکن ک اینطور بوده بنظرم زنگ بزن بهشون و از یجایی استارتو بزن و رفت و آمد و شروع کن
من شدیدا درونگرا بودم و درونگراتر شدم تو این چند سال. الان حتی سلام کردن و حرف زدنم برام سخت شده. باز حس ناکافی بودن دارم. برادرزاده هام حتی منو درست نمیشناسن😔