چند بار که بیان باز نکنی یه عمرررررر راحت میشی
منم باردارم سن بارداریمونم یکیه
ولی صبحا نهایت ده بیرونم تا دوازده
شمام برنامه بریز واسه خودت
البته که باید فکر اساسی کنی
چون بعد از این بچه میاد و دیگه هر لحظه نوشون رو باید ببینن
برعکس مادرشوهر من که یه زنگ نمیزنه حالمو بپرسه.با اینکه توشهر غریبم جز اونام کسی رو ندارم.یعنی سالی یه بارم نرم چیزی نمیگه😐ولی بعضی اوقات ادم دوس داره تنها باشه ولی دیگه مادرشوهرت عادت کرده بهت.میتونی بگی شبا میای پیشم.تو طول روز نمیتونی یه بهانه ای بیار
من از الان به مامانمم گفتم اصلا از لوس بازی خوشم نمیاد عزیزترین کسمی باش هروقت دعوتت کردم قدمت رو چشم من از مهمونای به ظاهر صمیمی ناخونده اصلا خوشم نمیاد به مادرشوهرمم قبلا بارها مستقیم و غیرمستقیم گفتم. گفتم ماهی یه بارم دعوتم کنن میام
هر وقت اومد یا گفت بگو حالم خوب نیست میخوام دراز بکشم یا نمیتونم بشینم
وای واقعا منم همینطوریم دلم فقط تنهایی میخواد و اینکه وقتی همسرم میاد پیش هم تنها باشیم اما مادرشوهرم میگه نه همیشه باید مرتب بیاید.
حسااااابی آدمه پر حوصله ایه مادرشوهرم.
بر عکس من خیلی کم حوصله ام. زود از ی جایی خسته میشم
من که تصمیم دارم بعد ازدواج حتما برم سرکار تا از همون اول عادت کنن من نیستم وقتیم هستم خستم و خوابم و هرروز نیان چون متاسفانه اونام اینجورین
عزیزم درسته تنهایی لازمه..ولی سخت نگیر لابد شمارو دوست داره ک همش میخاد پیشش باشی..ب نظرم هیچوقت ناراحتش نکن..چون ارزششو نداره..سعی کن در هر شرایطی خوش باشی..بیخیال
دوستان بنظرم مادرشوهرش خیلی مهربون پس باید خیلی حواس دوستمون جمع باشه که خدایی ناکرده ناراحت نشن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
