2777
2789
عنوان

بچه ها شوهرم گوشیو برداشت برای طلاق به پدرم زنگ بزنه گوشیو ازش گرفتم

| مشاهده متن کامل بحث + 6871 بازدید | 290 پست
خب چرا بچه نداری؟شوهرت اهل خیانت نیست که خداروشکر؟ببین گفتن تو فایده نداره وقتی برادرا زن گرفتن خودش ...

من نمیخوام بین کسی هم بزنم من حق طبیعی زندگیم گفتم خواهرای خودشم مستقلن وقتی چیزی به این واضحی متوجه نشدن وفتی احترام و ارزش برام قائل نیس بچه بیارم بسوزه ببین گفتن زخم زبان از زخم شمشیر بدتره یه فحش هایی تو دعوا میده همش دروغ و تهمت دلم آتیش میگیره بعد میگی برو خدا رو شکر کن شوهرت اهل خیانت نیس 

عزیزم من تحمل ی روز اینجور زندگی ندارم .همه ما حق زندگی داریم .تنها چیزی ک میتونم بهت بگم بچه دار نش ...

فک میکنی من اینقدر خوار و ضعیف بودم این زندگی میدونستم نصیبم میشه من برای خودم احترام و اعتماد به نفس داشتم وقتی تو این شرایط گیر کردم و مادرمم با نفرین و طعنه منو برگردوند به نظرت طلاق بعدش قشنگه پیش خانواده و شهری به طلاق گرفته بد نگا میکنن

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همینطوری ادامه بده خودش میاد سمتت همه چیزو بسپار به خدا خودتو اصلا کوچیک نکن جلو خودشو خانوادش

همینطوری ادامه دادم گفتم خودش خانواده اش حتما تشخیص میدن منم آدم دل دارم مثه خواهرای خودشون زندگی مستقل حقمه دیدم جوابش آیت شد خانواده اش گفتن این میخواد برادرا از هم جدا کنه شوهرمم گفت من تا ابد اینجام اخلاقم همینه برادر میخوام زن دوباره هست به خدا پیش بچه کلاس پنجم شرایطم بگی میفهمه من نخواستم بین کسی اختلاف بندازم حق زندگیم گفتم 

از همین دارم میسوزم منم خیلی زنا دیدم شوهراشون باهاشون خوبه مثال خواهرای خودش زدم گفتم ببین شوهراشون ...

فعلا بیخیال بچه شو،یه مدت دوره آنلاین بخر تو خونه واسه خودت یه کار هنری انجام بده مثل شیرینی پزی مثل آشپزی،یجوری رفتار کن که تا پا گذاشت تو خونه اول بیاد بالا سراغ تو،لباسای خوب بپوش ب خودت برس،شروع کن پیتزا پختن، شیرینی هایی که مردا دوست دارم مثل قطاب و... بهش محبت کن ببین بهتر نمیشه،زرنگ باش ب روش نیار بخدا جاری من در عرض پنج سال شوهری که بهش زور می‌گفت برده خودش کرده، عین یه مار جوری پیچید دور شوهرش که به منم توهین کرد شوهرش هیچی بهش نگفت

اضافه کنم اینم یادم رفت اسمم صدا نمیزنه با اشاره دست و این و اون صدام میکنه خیلی خیلی ناراحت میشم من ...

باز آدم میتونه خونه پدرشو تحمل کنه و خانواده ات هستن واسه اونا کار کنی بهتر از اینه که اینجور تحقیر بشی

چرا گوشی رو ازدستش گرفتی 

خوب هر بلایی دلش خواسته سرت آورده تو هم تحمل کردی نباید میذاشتی اینجوری بات رفتار کنه 

من جای تو باشم خودم میرم 

دلی برای موندن به نظرتون مونده ناچارم  چه جوریه اون ختمی میگی فک میکنی دعا نکردم خیلی کردم خد ...

هیچی سرچ کن از کیمیا نخودکی میاد برات،ایه الکرسی  و تسبیحات حضرت زهرا و توحید و صلوات و آیه دو و سه سوره طلاق ،ختم نیست کلا بعد نمازت هات بخونش 

میگن خیلی حاجت میده 

عزیز من بعد ۵ سال دیگه اصراری به موندن ندارم دو سال پیش رفتم خونه پدرم برای جدایی چند ماه موندم همش ...

واقعا چرا مادرت ذرکت نمیکنه ؟ دیگه برو تو موضع سکوت و باهاش بحث نکن یه مدت ،اصلا بهش نگو بالا چشمت ابروعه، بد خانودشو پیششش نگو، اکثر وقتا خونه خودت باش با همین چیزایی که گفتم سر خودتو گرم کن،فعلا چاره ای نداری سعی کن چند تا کار امتحان کنی تا عوض بشو،البته معجزه محبتم هست من خودم اگر محبت همسرم نبود الان رفته بودم بخاطر فریب خانواده اش،

شماخونه دارید لزومی نداره یکسره پایین باشی بهتره از راه زبون نرم وارد بشی و خونه خودت بمونی و ازش ب ...

عزیزم من همه این حرفا بهش گفتم گفت اگه با این شرایط داریم زندگی میکنی بکن اگه نه من زنگ میزنم پدرت بیاد ببردت رو حرفم موندم حق طبیعی زندگیم بگیرم و زندگیمو ادامه بدم اگرم دیدی زندگی مستقل گفتم همه پیامام بخونی متوجه میشی مستقل شدن خیلی ضروریه تو شرایط من دیگه خیلی از چیزا خود به خود رفع میشع ولی محکم گفت زنگ‌میزنم پدرت تا ابد اینجایی یا طلاق برای همین گوشیو گرفتم گفتم برای زندگی توافق نکردی حتی طلاق بده بعد میرم خونه پدر اگه الان برم اونجا فشار بهم میارن دیگه نمیکشم آدمم گفت نه تحویل پدرت میدم انگار بسته پستی باشم ببین باید اول ببینی چیری ارزش داره بعد براش تلاش کنی چقدر بجنگم

عزیزم من همه این حرفا بهش گفتم گفت اگه با این شرایط داریم زندگی میکنی بکن اگه نه من زنگ میزنم پدرت ب ...

عزیزم بزار به پدرت زنگ بزنه و پدرت بیاد اونجا

در حضور پدرت و شوهرت تمام مشکلات و حرفایی که بهت زده رو بگو و بزار شوهرت هم همین حرفا رو پیش پدرت بگه 

بعدش به پدرت بگو بابا شما مردی و میتونی درک کنی این مرد چه نظری راجع به من و زندگیش داره حالا شما فهیدی وضع زندگی من چجوریه پس خوب فکر کن و به من بگو چیکار کنم

بنداز به گردن پدرت تا اون بهت بگه چکار کنی

باید درجریان مشکلت باشن شاید با پادرمیونی همه چیز درست بشه و اگر ه نشد لااقل خانواده ت میفهن مشکل داشتی که جدا شدی و سرکوفت نمیشنوی بعدش

گوش کن به حرفم و حتما اونها رو درجریان بزار

خدایا هرلحظه شکرت برای تمام نعمت های زیبایی که وارد زندگیم میکنی  
عزیزم من همه این حرفا بهش گفتم گفت اگه با این شرایط داریم زندگی میکنی بکن اگه نه من زنگ میزنم پدرت ب ...

یه چیز دیگه هم این که قبلش با پدرت صحبت کن که اصلا درحضور شوهرت تو رو سرکوب نکنه و طرف تو رو بگیره و بعدا که تنها شدین هرچی خواست بهت بگه و راهنماییت کنه

خدایا هرلحظه شکرت برای تمام نعمت های زیبایی که وارد زندگیم میکنی  
قربونت برم انشالا مشکلاتت حل بشه زنگ بزن مشاور تلفنی رایگان ۱۴۸۰ یا حضوری برو کمکت کنن و راه حل بدن ...

با این پیام ها باید همه اتون خواهرای عزیزم متوجه شده باشین من مشکلات زیاد و با هم بهم فشار آورده شماها میگین مثلا با خانواده شوهر زندگی میکنیم ولی بیرون رفتن حق تفریح داریم من نه اخلاق داره نه احترام میذاره نه نظر زن براش مهمه اونقدر بدی هاش زیاده خواستم حداقل با مستقل شدن بیشتر به زن و زندگیش برسه که اونم خانواده اش جای اینکه حق به من بدن و راهنماییش کنن گفتن میخوای بین ما برادرا جدایی بندازی والا ما ندیدیم زن رو بیرون کنن بگن میخوام با برادر زندگی کنم من حرف بدی نزدم برادراش نگفتم ول کنه تا ابد برادرن دوست هم باشن ولی وظیفه من نیس تا ابد خونه ام مستقل نباشه با مانتو شلوار پایین یا بالا تنها بدون خرجی مشخص بدون بیرون رفتن 

هیچکس جای تو نمیتونه نصمیم بگیره عزیزم ، بنظر از عواقب طلاق میترسی خانوادت هم پشتت نیستن ، باید  ...

عزیزم پیامام بخون من شهر خیلی دور از خانواده امم اینجام بیرون نذاشته برم که کسی داشته باشم به نظرت همچین مردی میداره دوست پیدا کنی و رفت و آمد کنی کلاس خیاطی بگن میخوام برم میگه میخوای بری ولگردی فهمیدی چیا نوشتم اگه موندم چون رفتنمم بده موندم کدوم راه برم به خدا سپردم تو رو خدا برام دعا کنین بعدش من ۵ساله اینجام ۵تا برادر مجرد بالای ۴۰سال داره تا حالا ازدواج نکردن من ۵سال صبوری کردم عمرم تلف شد تا ۱۰ سال دیگه صبر کنم ببینم دوتاشون ازدواج میکنه یا نه حتی اگه تا اون موقع عمری باشه این راه حله ؟؟؟؟؟؟؟؟...؟.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز