تورو خدا خودتو کوچیک نکن اگر گفت طلاق بگو باشه از چی میترسی
خونوادت پشتت هستن؟
من بیست ساله ازدواج کردم شوهرم تو دعواها میگه طلاقت میدم منم میگم پسر پدرت نیستی منو طلاق ندی بعدش من اینجوری خونه بابام نمیرما بامن و بچه ها میای میریم داداگاه ،اونجا تمام و کمال همه چیزمو میدی بعد طلاقم بده
سوا همه اینا ک گفتی خب با خودش برو بیرون بازار پارک سینما تفریح بالاخره در هفته یا دوهفته ییکروزم ب زنش اختصاص بده ببره بیرون بگردونت دلت نگیره....
اضافه کنم اینم یادم رفت اسمم صدا نمیزنه با اشاره دست و این و اون صدام میکنه خیلی خیلی ناراحت میشم من الان ۳۵ سالمه برگردم خونه پدر مادرم با طلاق ناراضیه و هر روز زندگی خواهرای کوچیکترم که شوهر دارن تو سرم میزنه دیگه نمیگه شرایط با شرایط فرق داره و ۳۵ ساله مطلقه رو دیگه کی میگیره اینجام شرایطم خوب نیس میگن یا باید دل خودمو چال کنم با همین زورای خانواده شوهر زندگی کنم و شوهری که زن رو آدم حساب نمیکنه یا برم خونه پدر طعنه های مادر و اقوام بشنوم و از خواهرام شوهر خواهرام که دور هم خونه پدرم جمع میشن پذیرایی کنم و اونا رو تو سرم بزنن به خدا تو مجردی پاک بودم و تو زندگی صبور این چه امتحانیه همه عیب ها با هم شوهرم داره که از زندگی سیرم یا امام حسین هر چی خیر و صلاحم میدونی به بهترین شکل ممکن از خدا بخواه برام پیش بیاد خیر و صلاح همراه با آرامش میخوام میخواد جدایی باشه یا ادامه زندگی فقط امروز دعا کن عیدی برام بگیر معجزه بخواه عاقبت به خیری بخواه واقعا پناهی ندارم راهی ندارم مغزم به جایی نمیرسه
شوهر منم همیشه حرف داداشاش و خواهراشو قبول میکنه
هیچوقت طرفداری منو نکرده همیشه حرف خانوادشه.اگه به حرف من بود الان زندگیش خیلییی بهتر بود
بچه هام دارن بزرگ میشن ولی آینده ای ندارن از نظر مالی چون شوهرم حرف منو گوش نمیکرد
فقط به خاطر یه چی. ..منو میخواد
البته من دانشگاه میرم .کلاس میرم.بازار و مسافرت و تفریحم داریم
وگرنه دق میکردم
حس میکنم شوهرت همشهریه ماست چون گفتی فقط میگن بچه پسر باشه و به حرف برادراشه
کجایی هستی اسی؟؟؟ احساس میکنم از یمن یا شعب ابی طالب داری تاپیک میزنی
با این اوصافی که نوشتی چرا نذاشتی زنگ بزنه؟ واقعا از وقتی عضو نینی سایت شدم فهمیدم چقدر در حق بعضی زنا ظلم میشه ، پنج سال چیزی نیست چشماتو باز می‌کنی میبینی چندین سال عمر و جوونیت خرج یه آدم بیشعور بی فرهنگ کردی ،نه شعور داره نه اخلاق نه می‌ذاره بری بیرون ن احترام حالیشه،دقیقا شبیه ی ابزار بهت نگاه میکنه حالا تصمیم بگیر میخوای با این آدم بمونی یانه، تو قطعا لایق این شرایط نبودی من زنایی میبینم که شوهراشون ب پاشون دیگه مونده ب سجده بیفتن،زن های خیلی خیلی معمولی، امیدوارم مشکلت حل بشه
خودتو نجات بده من دوسال تو رابطه بودم و طرفم از هر نظر عالی بود تنها چیزی ک داشت مثل همسر شما باید تو ی ساختمون بودم و اینکه تو حرفاش فهمیدم ک دوستداره هنه چیش سر جاش باشه فقط منو ببره پیش خونوادش سفره یکی همش پایین خونه ننه باباش و این طرز فکرا منم همه چیو تموم کردم مگه خوابگاه میخواد ک شبو بخوابه پیشت فقط ارزش ما فقط ب هم خوابگی شدنه ؟پس زندگی مشترک چس
بااین اوصاف باز منتظر شدی ک این اقا شما رو پس بزنه،و شما مانع هم بشی ک طلاقت نده ؟
