خانواده همسر من خیلی آدمآی محترمی هستن اما یه مشکل که خیلی من آزار میده اینکه چیزهایی که نیاز دارن بیشتر به همسر من میگن با اینکه پسرای دیگه هم دارن و همه چی تو خانوآدشون مشترکه یعنی اگه ما قرار بآشه ماشین بگیریم بخوآیم مسآفرت بریم نمیتونیم تنها بریم اونام بآهآمون میان چطوری میتونم این مشکل رو حل کنم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
چندسال ازدواج کردین؟ باید از اول ری اکشن نشون بدین جاری بزرگه مامانم اینطوریه ک خیلی باهاش احساس راحتی میکنن خاهرشوهراش ولی مامانم چون از اول رو نمیداد و سنگین بود اصلا ازینکارا نمیکنن
این مساله خیلی رایجه والدین معمولا به یه بچه وابسته ترن . مثلا چون خوش اخلاق تره یا در دسترس تره . وظیفه اون فرزنده که بین زندگی شخصی خودش و والدینش تعادل ایجاد کنه . معمولا هم به مرور کمتر میشه اوایل همه بهم چسبیدن ولی بازم به نظرم باید همسرتو توجیه کنی باهاش حرف بزن ببین نظرش چیه و این که یه جاهاییباید کوتاه بیای راه نداره
اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚
واسه منم همینن.یه بارم باهاشون مسافرت رفتم کوفتم کردن.دیگه با شوهرم اتمام حجت کردم جایی باهاشون نمیام.رفت و امد و به حداقل برسون.از برنامه ها و جزئیات زندگیتونم چیزی نگین.مسافرت بعد از رفتن بهشون بگید نه قبلش.دلخورم شدن اهمیت نده
فکر بستنی تو فریزر نمیزاره بخوابممم.....طفلی هم تنهاست هم سردشه😪😪😌