اصلا باورم نمیشه، نمیتونم اشکام رو کنترل کنم و بدتر اینه که همکارم میگه آخه آدم برای عروس داییش چرا باید ناراحت بشه. واقعا خیلی از ما مهارت همدلی رو اصلا یاد نگرفتیم.
یک ساعت پیش خواهرم بهم زنگ زد. همه اش می خواست به خودش مسلط باشه ولی آخرش بغضش ترکید.
این دختر به معنای واقعی کلمه فرشته بود. فقط 34 سالش بود. خوش قلب، خانوم، باهوش و مودب. چهره اش رو بدون لبخند نمی تونم تصور کنم. نمیدونم پسرداییم چطور قراره این غم بزرگ رو تحمل کنه چون هم ازدواج و هم زندگیشون خیلی عاشقانه بود.
چقدر همه چیز این جهان بی اعتباره. چقدر پر از ابهامه. چقدر سرنوشت می تونه بی رحم باشه.
دلم نمی خواد منفی باشم و فا_ل بد بزنم. ایشالا خدا امسال رو به خیر بگذرونه من که تا الان کلی خبر فوت شنیدم. هم آدمای معروف و هم آشناها.