2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منم تنهام از صبح تا شب با جوجم

یه غذا درست کردنه که شام درست میکنم البته بیشتر شوهرم آشپزی میکنه واسه ناهار میمونه

روزها هم کاری ندارم من دراز کشیدم پسرم هم اسباب بازیهاشو میاره بازی میکنه منم همش باهاش حرف میزنم

باهاش شعر کار میکنم داستان یادش میدم شده هم صحبتم

خیلی هم خوش میگذره

من شوهرم نهار مياد خونه اين سخته شبها هم دخترم همش بيداره نميخوابه بعد من صبح بايد بلند شم غذا درست كنم

پس باید خواب دخترتو تنظیم کنی چرا شبا بیداره؟

حتما عصر میخوابونیش؟

بچه ها باهم فرق میکنن شادی لابد پسرت خوش قلق بوده اذیتت نکرده شوهرت هم که میگی کمک میکنه این خیلی امتیاز خوبیه دختر من خیلی کم خوابه رفلاکس داره مدام باید پیشش باشم شوهرمم صبح میره آخر شب میاد همه کارا هم با خودمه اینجوری بچه داری خیلی سخت میشه

نگران فردا نباش خدا از قبل، آنجاست. ..

پسرای من ده سال اختلاف سنی دارن پسر اولم کلاس ششمه و دومی هم ۲۲ اردیبهشت ۱۳ ماهش کامل میشه _

 الان پسر بزرگ من کلا مستقل هست و تقریبا بیشتر کارهاشو خودش میکنه _ بچه را میتونه قشنگ نگه داره _ پارک میبره_ بهش غذا و اب  و خوراکی اینا میتونه بده _ لباس تن بچه م میتونه بکنه و..و...و.. اینا همش مزیته 

_ تنها بدیش فقط بازیشونه . که اونم پسر بزرگم سختشه چون پسر کوچیکم نمتونه باهاش همبازی بشه

هرکس ب اندازه ضربه هایی که خورده تنهاییش را محکم تر بغل میکند . 
بچه ها باهم فرق میکنن شادی لابد پسرت خوش قلق بوده اذیتت نکرده شوهرت هم که میگی کمک میکنه این خیلی امتیاز خوبیه دختر من خیلی کم خوابه رفلاکس داره مدام باید پیشش باشم شوهرمم صبح میره آخر شب میاد همه کارا هم با خودمه اینجوری بچه داری خیلی سخت میشه

دقيقا منم از همينا ميترسم  دختر من كوچيك تر بود يك صداي كوچيك ميومد بيدار ميشد ديگه نميخوابيد ولي الان يكي از دوستام بچه دومش رو اورده هر چي بچها جيغ ميزدن با هم بازي ميكردن از خواب بيدار نميشد اگه دومي هم مثل اولي باشه بيچاره ميشم 

خدا چنان كن سر انجام كار تو خشنود باشي و ما رستگار ❤️❤️

من شوهرم اگه خونه باشه واقعا هو طور بتونه كمك ميكنه ولي  دخترم كه كوچيك بود بعضي وقتها همش گريه ميكردبايد همش بغلش ميكردم به كارام نميرسيدم وقتي هم ميخوابيد كه نميشد هيچ كاري كني چون با  كوچكترين صدا بيدار ميشد 

خدا چنان كن سر انجام كار تو خشنود باشي و ما رستگار ❤️❤️

بچه ها باهم فرق میکنن شادی لابد پسرت خوش قلق بوده اذیتت نکرده شوهرت هم که میگی کمک میکنه این خیلی امتیاز خوبیه دختر من خیلی کم خوابه رفلاکس داره مدام باید پیشش باشم شوهرمم صبح میره آخر شب میاد همه کارا هم با خودمه اینجوری بچه داری خیلی سخت میشه

ببخشید اینو میگم ولی این حرفها قانع کننده نیست،دخترتون سه سال و نیمشه پس رفلاکس تو این سن قابل درمانه

در ضمن من اولش گفتم پسرم شیطون پرجنب و جوش و بازیگوش دارم

چون میدونستم این جوابو میشنوم

من از وقتی تصمیم گرفتم بارداربشم همه از کارم تعجب کردن گفتن چطور میتونی باوجود امیرحسین به بعدی فکر کنی

آخه دوران بارداری وشیردهی خیلی خیلی سختی دارم جدا از شیطونیهای پسرم

من الان لکه بینی وگاهی خونریزی دارم

سال گذشته سقط داشتم واسه همین استراحت مطلقم

پسرم دنیا اومد تا دوهفته شیر نمیخورد شیرم رو واسش میدوشیدم تایک سالگی هرشب سر یک ساعت خواست با جیغ و گریه بلند میشدتاصبح نمیخوابید

الانم یه ثانیه یک جا بند نمیشه اصلا مثل بچه های دیگه میخ کوب نمیشه جلو برنامه کودک،فقط بازی دوست داره

منم مدام باهاش کار میکنم شوهرم یه دقیقه تحملش نمیکنه 

ولی الان وقت مناسبیه چهار سال خوبه دیگه

نیکی فکر بچه ها رو بکنین بعد پدر مادراشون تنها میشن هیچکسو ندارن باهاش درد دل کنن

به خاطر بسپار تا همیشه  بدانی...زیباترین منش ادمی مهر و محبت اوست پس محبت کنید چه به دوست ,چه به دشمن که دوست را بزرگ می کند و دشمن را دوست

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز