ما یه اکیپ با همسن وسالای خودمون تو فامیل همسر داریم ک میریم ومیایم،من شب قبل عید همشونو بعدشام گفتم اومدن دورهم بودیم تا نزدیکای صب،اخرمهمونی یکیشون دعوت کرد گفت فرداهم بعد شام همه بیاین خونه ما،اونایی هم ک مهمونی دعوتن بعد مهمونیشون بیان،منم خونه مادرم شهر دیگس ناهارو اونجا موندیم و عصر بدو بدو برگشتم گفتم ک ب کارام برسم نه ونیم ده دیگه تایم بعدازشامه بریم مهمونی رو