2777
2789
عنوان

غبطه خوردن به جاریم

| مشاهده متن کامل بحث + 9714 بازدید | 244 پست
میتونی با همسرت در میون بزاری بگی به خانوادشون بگن کاری برای خانواده شما نکنن چون شما خجالت میکشی و ...

اتفاقا ناراحت بودم به شوهرمم گفتم گفت این چه حرفیه اشکال ندار به خدا انقد اینا خوبن حرصم میگیر که برای خانواده من انقد ارزش قائل شن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مادرشوهرمن میبین من ابگوشت دوست دارم جاریم نمیخور برامون اونروز دوتاغذاددست میکن هیشکی ناراحت نش بعدمادرخودم باخبرم بری میبینی برنج پاکستانی برات گذاشتن درصورتی که ۱۰۰کیلو ایرانی خریدن نمیتونم هضم کنم مادرباشم بعدبچم بیادخونم چیزبد جلوش بزارم بعد براخودم چیزخوب

باردارم ٢٢هفتمه 


چند روزه بچم مريضه 

البته يه ماه نميشه كه مرخص شده ١٠-١٢روز بستري بود و خودم كنارش بودم 

اخه بخش اطفال نميزارن همراه مرد بمونه بخاطر همون شوهرم نميتونس بمونه 


با مادرم تو يك شهريم 

فكر كنيد چقد ازم دوره كه حتي نگفتم باردارم 

اخرين باري كه رفتم خونشونو يادم نمياد 

نزديك ٥شبه انگاري نخابيدم 

چون مرتب بايد تب بچه رو چك كنم و همسرم ميترسه تب سنج معقديه 

صبح زنگ زده مامانم يه عالمه يه عالمه حرف الكي زده از اينكه همش فكر خودتونيد 

اخه من چيكار كنم مگه من بچه رو مريض ميكنم 

بچم كلا بد غذاس بخدا ميرسم بهش غذا بدم 

يكبار دست كمكم نبوده بدتر هر وقت زنگ زد اعصابمو بهم ريخت از دنيا سيرم كرد 

واي به حال روزي كه بفهمه باردارم زنده زنده داغم ميزنه 

وضع ماليمونم خوبه بد نيست كه بگم بخاطر اونه كلا از بچه متنفره

میدونید بحث باورکنبد کادو نیست اینا نمونه بود بحث اون کمبود محبتس اون ندید گرفتنت

ببین من داداشم مجرده من سه ماهه ازدواج کردم ولی یه دعوا انداخت چه خبره ابجیم میاد خونه ما انقدر بچه هم نیستا اگه بخوام غصه بخورم باید غصه همه چیز و بخورم دیگه اهمیت نمیدم یه زمون مثل تو زیاد توقع میکردم و ناراحت بودم الان اهمیتی نداره برام بعد ها فهمیدم داداش جاریمم سر جهاز دادان بهش دعوا راه انداخته چه خبره ببین تو بیرون زندگیه بقیه رو میبینی

خوش به حالت که مادرشوهر خوب داری،من برام حسرت وآرزوست

اگه اونم خوب نبود که باید میمردم چون به شدت ادم زودرنجیم بی جنبه یا قهر واینا نمیکنم اما توخودم میریزم بعداصلا هم ازذهنم نمیر

ببین من داداشم مجرده من سه ماهه ازدواج کردم ولی یه دعوا انداخت چه خبره ابجیم میاد خونه ما انقدر بچه ...

اينا حقيقتش حرفه 

من دوستامو ميبينم نزديك 

خاله هام عمه هام داييام 

حقيقتا 

من خودم بي كسم 

مادر دارم ولي هر بار زنگ بزنه بايد تنو بدنم از نيشو كنايه هاش بلرزه

اتفاقا ناراحت بودم به شوهرمم گفتم گفت این چه حرفیه اشکال ندار به خدا انقد اینا خوبن حرصم میگیر که بر ...

خوش به حالت بیخیال مادرشوهر من که تو این چیزا یجوریه موزشو از تالار برمیداره یا نوشابشو حرصم میگیزه ادعای پولداری و بافرهنگیم دارن اگه های بگین همسرتون حساس میشه بیخیال باش بهترین کارو همسرتون میکنه زندگی رو سخت نمیگیزه من به همسرم میگه بابات اینو نداد اونو نداد اونم همینجوری دردیم ازمون دوا نمیشه تازه چندوقته یاد گرفتم که هرچی بوده گذشته نگم های من سال اول عقدم بابام عیدی نخرید گفت وسایلاتو ی جا میخرم همونمو همسرم از دماغم اورد برای همون یادم میاد اوقات دوتامونو تلخ میکنم به نظرم همسرتون که خیلی خوبه شماام زیاد به این چیزا توجه نکن من شب قبل عروسی ابجیم منو با شوهرم دعوا انداخت که چرا برات جا کفشی نخریدن من دعوا گرفتم فکر‌میکنی چیشد هنوز بعد هفت ماه جا کفشی ندارم  فقط اعصاب خودمو خورد کردم شماام سعی کن فراموش کنی

از خدا که پنهون نیست ولی تا می تونید از بنده هاش پنهون کنید🦋
حق دارید شوهرتون هواتونو دار؟

الان خیلی بهتر شده قبلنا اصلا...ولی دیگه چه فایده الان دیگه من مریض شدم الان هرچقدر هم پول خرج کنه و محبت کنه دیگه جبران نمیشه اونم ننه ذلیل بود....میگم که انگار دنیا دست به دست دادن من مریض بشم اون از بچگیم اون از مادرشوهرم و شوهرم مسلمه که آدم این حجم از فشار را نمیتونه تحمل کنه مادرشوهرم سر چیزای الکی دعوا راه مینداخت مثلا میگفت برا چی میری خونه مامانت منم زبون نداشتم آنقدر ریختم تو خودم تا سر باز کرد 

ببین من داداشم مجرده من سه ماهه ازدواج کردم ولی یه دعوا انداخت چه خبره ابجیم میاد خونه ما انقدر بچه ...

خدایی درکتون میکنم من یه خاله دارم تو جوونی خودشونو کشت بااینک یه بچه توگهواره داشت ابجیم همیش میگ اگ مادربزرگ خوب بود خاله بهش پناه میاورد ولی اون میدونست هیچ پناهی ندارخودشوکشت ای کاش خانواده ها تاوقتی درکی نداشتن بچه نمیاوردن همینطور ک اونا به گردن ماحق دارن ماهم داریم

میدونی خدا واسه ماهاییکه از خونواده خودمون شانس نیاوردیم مادرشوهر خوب و شوهر خوب میده تو همین سایت نگاه کن همه گلایه مادرشوهر خواهرشوهر میکنن من خودم ابروهامو قاب سایه کردم مادرشوهرم ۳ بار زنگ زد گفت درد نداشتی حالت چطوره مادر خودم نزد

من درکت میکنم

بنظرمن مادرهای ما سیاست حفظ رابطه رو ندارن 

وگرنه دوسمون دارن اخه مادرمنم همینجوریه

خیلی برام زحمت کشیده وزحمت میکشه

ولی مثلا برم خونشون اصلا روی باز نشون نمیده همش توی خودشه باشوهرم که رفتارش افتضاااحه واسه همینم خودم جوری میرم ومیام که شوهرم کمتر بیاد اونجا 

وقتی گفتی میری میگی چرا اومدم اینجا من دقیقا حستو میفهمم 

ولی برعکس درمقابل زنداداشم وداداشم کاملا برعکسه حتنا پامیشه پذیرایی میکنه شام درست میکنه میگه میخنده 

جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
الان خیلی بهتر شده قبلنا اصلا...ولی دیگه چه فایده الان دیگه من مریض شدم الان هرچقدر هم پول خرج کنه و ...

خواهرمنم مثل شما بود نه مادرحمایتگر نه مادرشوهرخوب نه حتی شوهروخواهر شوهر اول خیلی ساده بود الان دیگ خودش ازخودش دفاع میکن ونترس شده که شوهرشم پشتش

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   my_00  |  1 روز پیش
توسط   nnnnop  |  9 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز