که مثل من اخرش ناراحت وافسرده نشین من ۵ماه باردارم بارداری سوممه علایم هام همه به پسر میخورد ولی دیشب متوجه شدم دختره ازدیشب خیلی ناراحتم اشکم بندنمیاد افسرده شدم حتی اسم پسر هم انتخاب کرده بودم حتی یه درصدفکر نمی کردم که دخترباشه
کاشفان کوچه های بن بستیم ،، حرف های خسته ای داریم،،این بارپیامبری بفرست که تنها گوش کند. ....... آهای خانومی که میخونی این متن رو ، تو مجبور نیستی ناراحتیت رو سر آدمای سایت خالی کنی ، سعی کن حس خوب منتقل کنی و تو سایت جای تخلیه عصبانیت نیست 🤝
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
من یک ایرانی ام و به ایرانی بودنم افتخار میکنم اما با هیچ قومیت و نژاد دیگه ای دشمنی ندارم. حالا اون نژاد میخواد عرب باشه افغان باشه آفریقایی باشه یا هرچیز دیگه ای. ناسیونالیسم افراطی در تمام دنیا مذمومه. ملاک برتری آدم ها به همدیگه انسانیت آنهاست نه نژادشون!!
خاطره زایمانم بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی است