بچه ها لطفا صبورباشین...
تند تند تایپ میکنم..غلط املایی داشتم ببخشید...
جوابارو بعد تایپ میدم...
❤️❤️🌹❤️❤️
بکوب لایکو
از بچگی دختر شیطونی بودمو همیشه شلوغ بودم..
شجاع و نترس...
همرو با زبونم خام میکردم...
کل بچه هارومیترسوندم از جن و همه چی
خببببببببب
لایک
ازهیچی نمی‌ترسیدم...
زمان بچگیم ن اینترنت بود ن گوشی...براهمین پای حرفایی بزرگترها میشستمو ازشون درمورد جن و ارواح و فلانو فلان می‌پرسیدم..هی میگفتن میترسی نگیم..منم با علاقههه میگفتم نه بگین نمی‌ترسم...
خلاصه چنتاهم روش میزاشم و میرفتم ب بقیه بچه ها میگفتمو همشون میترسوندم حسااابییی
قطره چکانی
بای
خووووو
خلاصه بچگیم گزشت باهم شیطنتا...ی مهمون بیچاره از دست من عاجز میشد بچش نیومد خونه ما..حتی اگر بچه ش دوسه سالی هم از من بزرگتر بود باز من میترسوندمش...
رسیدم ب دوره ی دانشجویی...دختر خیلیییی شجاعی بودم..گاهی وقتا توخونه۲۵۰متری مامانمینا راحت تنها ی هفت می موندمو مشکلیم نداشتم...ن میترسیدم ن چیزی تازه لذت خاصی هم داش
خب
خلاصه اون زمان بیشتر تلگرام بود منم برحسب علاقم میرفتم تو کانالهای ترسناک...
اسم کانالارو سعی میکنم نگم هرچند مطمعنم الانم هستن...
عضومیشدمو هرثانیههه باعشق مبخوندمسون..
حتی تو کانالا طلسمو همه چی میزاشتن..من حدی نمیگرفتم..
ی شب تنها بودم ...تو اون کانال عکس ی طلسمی فرساد مدیر کانال و نوشت بود فکرکنم برای دیدن جن و فلانه
هی زل زدم ب تصویره و با انگشتم روی فرش کشیدمش ..حتی فکرکنم مدیرکانال هشدار داده بود جدی بگیرین و فلان...من ب مسخره گرفتنش..هی طلسمارونیفرساد ومن میدیدمو چیز خاصی نمیشد..خلاصه اون طلسمرو کشیدم رو فرش..با انگشتم ..تنبلیم شد برم خودکاراینابیارم...بعد باخودم دقیقا همین جملروگفتم..دیدی همش چرتو پرتن و همچین چیزی وجود ندارند وخندیدم
احتمالا دارم برای ارواح خبیثه تایپ میکنم نه؟!
