ما دوس بودیم البته به قصد ازدواج ولی دوطرف اینقد باما بد شدن فقط خدامیدونه ن عروسی ن جهازی هیچی الانم بچه دارم حتی هیچکس نیومد ببینتش یعنی ماچه گناهی کردیم که باما اینطور میکنن آخه من۲۸ وشوهرم۳۷بود دیگه داشتیم پیر میشدیم الانم تویه اتاق کوچیک که اجاره کردیم زندگی میکنیم تنها وبیکس
برادر شوهر و جاری من خیلی هم همه براشون سرو دست میشکنن اونقد که من ازدواجم سنتی بود مادر شوهر عزیز ازم دستمال میخواست ولی به جاری نگفت بالا چشمت ابروئه هیچی ازش نخواست
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.