و همه اهل محل و دوست و فامیل و اشنا فکر میکنن بهترین زن و شوهر دنیاییم .بهترین عاشق و معشوق
جاریم هر روز با شوهرش دعواست سر مهربونی شوهرم با من
برادر شوهرم همش منو به رخ زنش میکشه
یعنی هر کی اومده خونه ما و رفته دوست داشته بازم بیاد یکی از داداشام اومد خونمون دم رفتن بهمون گفت چقدر خوش گذاشت انگار خونه مهران مدیری بودیم
میدونم دارم به خودم ظلم میکنم ولی هنوز هیچ کس نمیفهمه من و شوهرم چهار ساله از هم جداییم
چرا عزیزم؟
عزیزم چرا اخه چطوری ازهم جدایی
چطور یعنی؟
چرا خب؟؟
یعنی جنسی هم؟؟
چطوری یعنی؟
طلاق عاطفی گرفتین ؟
یا کلا نقش بازی میکنین جلو همه ؟
منو شوهرم هم اونجور که همه فکرمیکنن و حسرت مارو میخورن نیستیم
چطور ما دو روز که حرف نزنیم انگار زندانی هستم کلافه ام چه صبری دارین شما
من و شوهرمم همینجوری هستیم ولی در ظاهرم جدا هستیم متاسفانه دو سه سال اینجوریم
یعنی چطوری جدایین
حرف نمیزنین
رابطه ندارین
باهم نمیخوابین؟؟؟
خب چرا باهاتون حرف نمیزنه غرق کار کردن شده؟
یه لایک لطفا
