سلام.
اقا حدود دو ماه پیش تصمیم گرفتم با پسندازام یکم طلا بخرم. مامانم گفت چرا بری از بیرون بخری، من از قبل خریدم نگه داشتم بیا از من بخر. طلاشو دیدم به دلمم نشست. بهش گفتم بریم چند جا قیمت بگیریم، هرچی گفتن من ازت میخرم. خلاصه رفتیم قیمت گرفتیم و بهش گفتم سر این برج پولشو بهت میدم. اونم گفت عجله ای نیست و اکیه. فقط از رو ذوق بهش گفتم فقط بذار طلاعه تو اتاق جلو چشم خودم باشه. اونم گفت باشه. چند روز بعد اومد تو اتاقم و سر یه چیزی دعوامون شد. اونم تو دعوا کم اورد و سریع طلاشو از اتاقم برداشت گفت حالا که اینطوره نمیفروشم بهت. 😐 منم دیدم تعادل نداره گفتم به درک. میخواستم از تو بخرم میرم از مردم میخرم. تو قرار بود یه پولی بیاد دستت که نمیاد. صد سال دیگم نمیخرم ازت. حالا چند روز پیش غیر مستقیم بهم فهموند که مایله باز به خودم بده طلا رو. منم گفتم وقتی پس گرفتیش ازم یعنی تموم. مفتم بدی نمیخوامش. 😑 به نظرتون چیکار کنم؟ از دو ماه پیش خیلیم گرونتر شده برم بیرون بخرم کلی ضرر میکنم، چون قرار گذاشتیم همون قیمتِ ۲ ماه پیش فیکس بمونه و من فقط پول و یکم دیرتر بهش بدم.
از طرفی یکم بد دل شدم که اومد ازم گرفتش و غر زد سرم. میترسم هر سی بازی در بیاره.
شما بودید چیکار میکردید؟ کسی رو هم ندارم باهاش برم از بیرون بخرم. خودمم سر در نمیارم میترسم سرم کلاه بذارن کلی ضرر کنم. بگید چیکار کنم؟ با دلیل لطفا.