2777
2789
عنوان

به هم خوردن نامزدی

1239 بازدید | 40 پست

من سه سال با آقایی بودم که رابطمون خیلی خوب بود. این آقا نامزدی به هم خورده داشت و چون از یه شهر دیگه بود خانوادم مخالف بودن البته توی تحقیقات درمورد مادرش بدگویی کردن و گفتن خیلی زبون درازه(راست میگفتن) حتی گفتن مادرش عروسشو فراری داد!!!

تا اینکه من اصرار کردم و خانوادم راضی شدن که بیاد خواستگاریم. جلسه اول که آشنایی بود ولی جلسه دوم مادرش روی واقعیشو نشون داد و گفت پسر ما خونه داره و دخترتون باید جهاز کامل بیاره (با لحن تند گفت که مادرم خیلی آروم گفت ما تا جایی که توانمون برسه کمک میکنیم که برن سرخونه زندگیشون) اینم بگم که خانواده آقا پسر واسه خرید خونه هییییچ کمکی نکردن بهش تازه این پسر هرماه کلی خرج میکرد واسه خانوادش. حتی مادرش بهش گفته بود هرماه به داداشهات پول توجیبی بده . برادراش همه سنشون از ۲۷ سال به بالاست و کار درست و حسابی ندارن. خانواده من رسم به مهریه بالا دارن چه واسه دختر چه واسه عروس. کلا فرق نمیذارن. واسه من ولی نصف بقیه گفتن چون اونا گفتن ما رسم نداریم مهریه بالا بزنیم. خلاصه خانواده ها توافق کردن سر ۳۰۰ تا سکه و همه راضی بودن تا اینکه رفتن و بعد از دوهفته گفتن ما مخالفیم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تمام مدت آقا پسر به من میگفت خانوادم اشتباه کردن و راضیشون میکنم ولی من دیگه از خانوادش بدم میاد. انگار خانوادش واسه اینکه از پسرشون پول بگیرن راضی نیستن ازدواج کنه و هی سنگ میندازن جلو پاش. در این بگم که کافی بود این پسر پاشو از خونه بیرون بذاره ،مامانش سریع لیست خرید واسش آماده میکرد که بخره. انگار شوهر نداشت و این پسر بابای بچه هاش بود. با اینکه وضع مالیشون متوسطه و آقا پسر هم کارش خیلی معمولیه. من خود اون پسر رو دوست دارم ولی خانوادش واقعا آدمای خوبی نیستن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792