2777
2789
عنوان

به هم خوردن نامزدی

| مشاهده متن کامل بحث + 1239 بازدید | 40 پست

شما میخوای بری شهر اونا زندگی کنی؟ اگه اینجوری رد کن بره. چون مادرشوهرت نمی تونی از زندگیت حذف کنی 

کاربری جدید نیستم کاربری قبلیم ترکید . بابام به رحمت خدا رفته. کاش زنده بود. لطفا برای ازدواجم دعا کن.                                              https://harfeto.timefriend.net/17280721063689

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

کلا چهارتا داداشن و یکیشون که شاغل هم هست تصادف کرد ، نامزد من با اینکه داشت واسه جشنمون پول جمع میکرد حدود سی تومن هزینه عملش رو داد ولی یکیشون نگفت تو تازه میخوای ازدواج کنی بذار بابات بده، پدرش که انگار بچه نداره. اصلا خانواده هامون زمین تا آسمون فرق دارن. بخدا خانواده من با مخالفتی که داشتن هردفعه سنگ تموم میذاشتن واسشون. بابام میگفت مهمانن باید احترام بذاریم بهشون. حتی چون راهشون دور بود شام نگهشون داشتیم با اینکه هنوز یکبار ما رو دعوت نکردن ولی جوری پذیرایی کردیم که خود آقا پسر صدبار تشکر کرد و گفت دفعه بعدی شما باید تشریف بیارین ولی مادرش حتی یکبار هم تشکر نکرد، دعوت که هیچی!!!

من تموم کردم رابطمو. خانوادم اینقدر خوشحال شدن. میگن مینا بلاخره سر عقل اومد. ولی خود پسر دست بردار ...

بگو بیاد شهر شما

دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......

من تموم کردم رابطمو. خانوادم اینقدر خوشحال شدن. میگن مینا بلاخره سر عقل اومد. ولی خود پسر دست بردار ...

چند سال باهم بودین؟

خدایا شکررررررررررررررررررررررررررررت🫶🏻🤍♥️🤍♥️🤍♥️🤍🫶🏻
همین بهتر که بهم خورد همش باید حرص داشتی و تو عذاب میبودی

جا نشد بگم. مامانم از حرص و غصه مریض شد. میگفت ما دوتا عروس اوردیم یه دوماد داریم یبار اینجوری بی احترامی نشد .اینا چرا اینقد بیفرهنگن. منم میگفتم مامان خودش خوبه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کنکور

mehran47931 | 4 ثانیه پیش

جلسه اول لیزر

meru | 35 ثانیه پیش
2791
2779
2792