2777
2789
عنوان

آیا فقط تهرانی ها آدمند؟

| مشاهده متن کامل بحث + 47 بازدید | 83 پست
http://www.tabnak.ir/fa/news/621186/چه-کسانی-از-پرداخت-پول-برق-معافند
فرض کن من ادعا کنم تو.خونمون یه اژدهای بزرگ دارم و تو بگی اژدها افسانه است و وجود نداره.آیا درسته من بهت بگم ثابت کن نیست؟نه..من که ادعای وجودش رو دارم باید ثابت کنم اژدها تو خونمون هست :))...
موندم چرا خاک، آب، باد و آتش چهار عنصر طبیعت دست از سر این مملکت بر نمیدارن. هر چهارتا با هم! #پلاسکو #سیستان_بلوچستان #اهواز
گدایان بهر ِ روزی طفل خود را کور میخواهندطبیبان جملگی خلق را رنجور میخواهند ...گمانم مرده شویان راضـی‌ند بـر مُـردن مـردم بنازم مطربان کاین خلق را مسرور میخواهند.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

لیلی عزیز استان تهران هم مناطق محروم زیاد داره و شاید خود شهر تهران اباد باشه ولی بقیه شهرها و روستاهای دیگه اش هم مشکل و محرومیت زیاد دارن. بله منم با شما موافقم تبلیغ روی پلاسکو و تحت پوشش خبری قرار دادن لحظه ای اون تا حدیش تبلیغ و برای سرپوش گذاشتن روی بی مسئولیتی خودشون بود. وگرنه تا قبل از این کسی نه پلاسکو رو می شناخت نه مشکلاتش رو و نه شغل پر استرس و پر خطر اتش نشانی با محرومیت مالی و امکانات سازمانشون رو. و خیلی ها به خاطر تبلیغ زیاد روی این فاجعه از سیل سیستان بی خبر موندن.
   💝اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💝
ماه پنهان عزیزم بله هستم؟ ببخشید رفتم... بفرمایید
دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ﺩﻭﺳﺖ ﻗﺪﻳﻤﻲ ﻣﻴﺨﻮاﺳﺘﻢ ﻳﻚ ﭼﻴﺰ ﺗﻮﻱ ﺗﺎﭘﻴﻜﺖ ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ ﭘﺸﻴﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺑﺮاﺕ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﻣﻴﻔﺮﺳﺘﻢ ﻓﻘﻄ ﺗﺎ ﻋﺼﺮ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﺻﺘﻲ ﺷﺪ اﻻﻥ ﺧﺎﻧﻪ اﻡ اﻣﺎ ﺗﻨﺒﻠﻲ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺣﺘﻲ ﺗﻮﻱ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺩاﺭﻡ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻳﻚ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﺰﺧﺮﻑ ﺭا ﻃﻲ ﻣﻴﻜﻨﻢ
امیدوارم همه دوستانم در. نهایت سلامتی به سرببرند. و. نهایت ارزوم دعا برای  تک تک افراده چه انانی که دوستم داشتند که کسانی که من را مسول ناکامیهاشون میدونستند و. با نفرت ازم یاد. میکردند خدا نگهدارتون 😘😘
برای روشن شدن دوستان بگم منظور من حادثه پلاسکو و تهران نبود از تایید جو زدگی مردم... منظور من این خصوصیت عجیب برخی و شاید اغلب ما ایرانی هاست... به حوادث بر اساس دلبخواه خودمون وزن میدیم... بعد دو روز بعد فراموش میکنیم. همسایه و همکار و همسرمون رو در حد مرررگ عذاب میدیم، بعد میشینیم های های واسه شهادت آتش نشانان و یا حتی کدکان گرسنه اتیوپی اشک میریزیم! خوبه که دلسوز باشیم و بالاتر از اون کاری انجام بدیم... ولی بیاییم برای این همکار و همسر و همسایه که میتونیم باهاش خوب باشیم یک کاری بکنیم... اون انرژی رو بذاریم برای واقعا خوب بودن و اصلاح خودمون. منظور من اینه و نه کوبیدن جایی و دلسوزی برای جای دیگر... دشمن هموطنان عزیزمون که نیستیم...
دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
پلاسکو یه اتفاق عجیب بود وگرنه همیشه موضوع فقر و بی پولی و غم و ناراحتی هست همین الان تاپیک بغلی تو خود تهران مادری هست پول دندون بچه کوچیکش رو نداره
بر ما گذشت نیک و بد                اما تو روزگار فکری به حال خویش کن ،                                       این روزگار نیست... 
خب سرگل جون اتفاقا حرفم همینه که چرا باید یک سری اتفاقات برامون عادی بشه... چرا باید حتما اتفاق عجیب بیوفته تا احساساتمون غلیان کنه. من هم مثل همه برای این حادثه ناراحتم. اتفاقا بر عکس یک عده که گناه رو می اندازن گردن مالکین و پولدارا و سرقفلی دارها، اتفاقا برای مال باختگان هم به شددت ناراحتم. برای شهدا و خانواده هاشون که مسلما بسیار بیشتر... ولی حرفم اینه چرا سنسورهامون به ظلم ها و ناراحتی های روزمره غیر حساس شده... حتما باید یک شوک وارد بشه، تا یادمون بیاد احساست داریم و کاری هم میتونیم انجام بدیم. البته تموم این حرفام مسلما شامل همه مردممون نمیشه. انسانهای هوشیار و مهربان و دلسوز همیشه بوده و هستند.
دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ماه جونم منتظر پیامت هستم عزیزم.
دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792