حالا امروز ولنتاین باهم بودیم جاتون خالی خوب بود قسمت همه مجردا ان شاالله
برگشت گفت یه دختره دوستم داره همش از شماره های مختلف زنگ میزنه گریه میکنه بیا ببینمت .بعد میگه من فحشش میدم ولی بازم زنگ میزنه من قطع میکنم.ما یکماهه محرمیت خوندیم هم دوسش دارم هم وقتی اینو گفت ته دلم خالی شد انگار که مال من نیس احساس کردم دوره اونقدر که دستم بهش نمیرسه میشه کمکم کنید .فامیل کشورای مختلف شهرای مختلف داره همش گوشیش زنگ میخوره همه چیزو بهم میگه ولی انگار دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم چکار کنم دلم اروم شه
فقط کااااات
به دلت بدنیار
🙄🙄
اگه واقعا راست میگه شماره دختره رو بگیر به دختره بگو خودتو جمع و جور کن با منه به چه حقی زنگ میزنی بهش
بعدشم اعتماد بنفس داشته باش ینی چی دستم بهش نمیرسه حالا چون یکی اویزون شده خیلی شاخه مثلا؟
چه لزومی داشت بهت بگه؟! یه بار درست و حسابی جوابه دختررو بده بگه من زن دارم دختره هم میره حالا ایشالا که خواسته پززیرپوستی بهت بده که بگه من خاطر خواه دارم ولی درکل مطرح کردنش زیاد جالب نبود شما هم زیاد حساسیت رو این خانم نشون نده که یه موقع باهاش اذیتت نکنه
اتفاقا دمش گرم که بهت گفته
به دلت بد راه نده... به این فک کن که تو توی زندگیش نردیکترینی و رسما وارد زندگیش شدی
اون دختره هم باید باهاش برخورد جدی بشه تهدیدش که که آبروشو میبره پیش خانوادشو اینا... اگه جواب نداو خودت وارد عمل شو
بعد محرمیت دیدم رو دستش خالکوبی اچ داره گفتم چیه این.گفت بخدا فراموش کردم روز خاسگاری بگم من چند سال پیش با دختر داییم شیرینی خورده بودیم ولی دختر خوبی نبود ولش کردم اولا دوسش داشتم نمیدونستم رفیق پسر داره خالو که زدم پشیمون شدم
