من شغلم از ساعت ۳ بعداز ظهر به بعده بخاطر همین مهد این ساعت نیست و اینکه دیگه بزرگه و مدرسه ای مهد راش نمیدن یه بارم کوچیک بود گذاشتمش مهد بچه ها سرش رو زده بودن به بخاری دیگه ترسیدم
بله خیلی مخصوصا کوچیکه الان پیش هم تو مهد میره خیلی خجالتی بود تو کرونا بزرگ شد نه کسی رو میدید نه من بخاطر فوت پدرم حوصله داشتم خیلی اعتماد به نفسش کم بود از همسناشم عقب بود الان یه دنیا فرق کرده چند روز پیش رفتیم سنجش میگفت و میخندید با بچه هایی که اومده بودن