یکی هی ک دو ساله روش کراشم و اینکه اینطوریه ک شاید شاید سالی ی بار هم دیگ رو ببینیم میخام بدونم روم کراشم یا ن ب خاطر همین ی چیزایی رو مجبورم بگم
امروز هی بهم نگاه میکرد تا نگاهش میکردم نگاهش رو میدزدید ک مثلاً من ندیدمش برای سرگرمی بازی کردیم با گوشیش چون من ماهر نبودم هی میباختم اما این هی کمکم میکرد و یا خودش وای میستاد تا من کمی پیش برم رفتن بیرون برام خوراکی گرفت پسر خالش هم همین خودمونه بعد اومد منو ایستگاه کنه این عین گاو اومد زدش من نمیخواستم بزنتش ولی دیگ چ کنم و مثلا من نتم تموم شد و واقا لازم داشتم برام وصل کرد
خدایی خیلی هوامو داشت
اممم قصد اینو نداشتم ک پز بدم یا زندگیم رو بین بقیه ب اشتراک بزارم