زندگی مشترک واقعا چه شکلیه؟

دلیل اصلی ذاته بعدشم تعهد.

ببین یه مثال بزنم، دیشب به همسرم گفتم چقدر موهای سفیدم یهو زیاد شد. ای بابا پیر شدم دیگه اون دختر ترگل ورگل اول آشناییمون نیستم. جوابش منو به اندازه هزار سال زنده نگه داشت! گفت من تک تک این موهایی که تو خونه من تو زندگی کنار من سفید شدن رو میپرستم. تو همیشه زیبایی🩷

یاد اون جمله کلیشه ایه افتادم که میگفت سعی کن زیبایی در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن مینگری...

چجوری بگم اخه ببین شوهر من قبل عقد دوست دختر زیاد داشت نه اونجوری که الان هستن ها از همون ها که فقط زنگ میزنن قربون صدقه هم میرن ولی خدارو شکر تا حالا پاش رو هم کج نزاشته به نظرم زن وشوهر باید این رو در نظر داشته باشن که ازدواج مثل نماز میمونه نیت که کردی دیگه نباید جایی رو نگاه کنی

وقتی تعهد برات معنی بشه حتی اگه دیگه عشق و علاقه ای هم به طرف مقابلت نداشته باشی بازم بهش متعهدی به خودت اجازه نمیدی کج بری

نذار این چیزا ملکه ذهنت بشه. دعا لازم نداره

تو یه انسان سالمی، با ذات درست که حتما تو خانواده درستی تربیت شدی. خیانت در شان تو نیست.

نذار جمله های منفی که اینجا میبینی خیانت رو برات عادی کنه. 

از خدا برات بهترینهارو خواستارم گلم😊

زمان باعث میشه بیشتر عاشقش بشی اگه الان فقط شوهرته بعدا پدر بچه هات هم هست 

هنوز بعد از سی سال زندگی مشترک با هم میریم پارک بستنی میخوریم و خوش میگذرونیم اونم با موتور سیکلت که بچه مچه با خودمون نبریم 🤣

همه چی عادی میشه.ادما هم دیگرو تحمل میکنن.

اما تعداده کمی خیانت میکنن.

تو زندگی مشترکم واقعا بعده چند سال ادما از هم خسته ممیشن

به ۱۵ سال دیگه فکر نکنید تا ۱۵ سال دیگه کی مرده کی زنده منو و همسرم برا ۲۰ سال دیگه با بچه هامون نقشه میکشیدیم بعد ۵ سال همسرم مرد تو حال زندگی کن فکر کردن فقط خودتد عذاب میده اگه واقعا عاشق باشی هیچوقت برات تکراری نمیشه

اگه به علاقت و حست مطمعن باشی چنین فکرایی نمیکنی 

اووو 15 سال؟ 

بعد از 6ماه کاملا عادی میشه، هردوتون باید تلاش کنید برای زیبا شدن زندگی و تکراری نشدنش، من خیلی تلاش کردم ولی شوهرم متأسفانه نخواست

فقط همین قدر بهت بگم که بعد از ۱۶ سال الان با پیژامه نشستم لحظه شماری میکنم با لباس های بهم ریخته و داغون از خستگی از سرکار بیاد خونه ببینمش😆 دلم تنگ میشه براش خب😩