پس مشکل اصلی شوهرته باهاش صحبت کن شده دعوا کن ولی دیگه اجازه نده خانوادشو تو همچی دخالت بده پوشک بچم اختیارش باید دست اونا باشه؟ چندسالته؟ ببین به شورهرت باید ببخشید بفهمونی که یه زن کاملی و نیازی به راهنماییاشون نداری
هر کاری که خودت فکر میکنی درسته انجام بده ب حرفای اونا هم اهمیت نده،،،
خواهر منم ی ماه دیگه وقت زایمانشه قراره بیاد خونه پدرم،،،
برا بچه اولیش ی ماه قبل از زایمانش اومد تا سه ماه بعدش رفت،،، من مجردم همه کارای بچه ش با خودم بود اولین نفر بودم ک دیدمش بغلش کردم لباس تنش کردم و....
عجیبی خیلی من تو خ نه مادر شوهرمم میگفت پوشک ننداز بچه منم نمینداختم تا وقتی یکسالش شد رو قالی هاشون دیش میکرد تا اونا باشن دخالت نکنن
افتاد به علط کردن گفت پوشک کن گفتم نمیکنم خودت گفتی پوشک نکن
اونا منتظر جواب و کار من نیستن ک خودشون انگار صاحب اختیارن میگیرن اونکاری ک دوست دارنو میکنن.من واسه دخترم قنداق اماده گرفتم ک فقط جاش گرم بشه و دستاش تو قنداق یاشه واسه خواب راحتش.مادرشوهرم میگ ن با این باید بچه رو پوشک کنی .پوشک باعث میش پاهاش پرانتزی شه.گفتم اتفاقا قنداق قدیمی فقط اسیب میزنه باعث دررفتگی لگت مطشه تو بیمارستان ببینن قنداق کردی باهات برخورد میکنن.میگ دکترا غلط کردن این همه قدیمیا قنداق بودن کدومشون لگنشون در رفت.گفتم دیگ ی هرحال من از اینا گرفتم.گفت اشکال نداره خودم از قنداق قدیمیا میگیرم واسش قنداقش میکنگ😑
منم شوهرم اوایل بچه داریم قبول نداشت فکر میکرد هیچی سرم نمیشه واسه همه کارهای بچه با داد و دعوا حرفمو به کرسی میشوندم بعد یه مدت میومد میگفت وای خدا خیرت بده که فلان کارو کردی امروز دوستم میگفت بچه اش فلان شده
نگاه میکنه بچه داری بقیه رو میبینه خودش متوجه میشه من چقدر خوب مراقب بچه ام و .... دیگه حساسیتش رو بچه کم شد
شما هم هرکاری که صلاح میدونی واسه بچه ات انجام بده
من تغذیه بچمو با اصول شروع کردم و اجازه ندادم هرچیزی ب یچه یدن.پدرشوهرم بعد ی مدت فهمید گفت خدایی این روش خیلی خوب بوده.بچه اصلا مشکل گوارشی نداره ولی بقیه نوه ها همه تا ۶ ماه کولیک و دل درد داشتن.خواهرشوهرم گفت ن ربطی نداره بچه های من ارثشون بود از باباشون ارث بردن مشکلات گوارشی و ربطی ی تغدیه و غذا دادنشون نداره😄
